۱۳۹۰ خرداد ۸, یکشنبه

اني جاعلك للناس إماما = امامت از سوى الله تعالى


سلام عزيزان بله امامتى هم هست كه از سوى الله تعالى ست و ربطى به ما ندارد.
اين امامت خدايى نه به شورا و نه به ميل فرد و نه جامعه بوده است و براى همين خيلى جوامع امامان خدايى را يا كشتند يا راندند.
الله تعالى به أبينا ابراهيم خليل الرحمن فرمود:
وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ ﴿البقرة: ١٢٤﴾

 وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَىٰ إِمَامًا وَرَحْمَةً وَهَـٰذَا كِتَابٌ مُّصَدِّقٌ لِّسَانًا عَرَبِيًّا لِّيُنذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَبُشْرَىٰ لِلْمُحْسِنِينَ ﴿الأحقاف: ١٢﴾
 أَفَمَن كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَىٰ إِمَامًا وَرَحْمَةً أُولَـٰئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَن يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الْأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ فَلَا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿هود: ١٧﴾
بله اينها نمونه هايى از امامتى كه خداوند متعال خودش انتخاب و معرفى فرموده است و اين انتخاب خدايى فقط شامل نبيين و رسل است.
ما در كتاب خداوند متعال ، قصه و حكايتى به نام "وصي نبي " يا " خليفه ى نبي " نداريم كه شخص مذكور نه نبي باشد و نه رسول و شخصى باشد كه مكمل نبوت باشد و طاعتش هم واجب.
در قرآن قصه ی طالوت داریم ولی او " شاه " معرفی شد و این شاهی از سوی خدا و نبی زمانش معرفی و علامتش نیز بیان و آشکار شد و حکم خداوند متعال حتمی شد زیرا امری مقدر شده بود و  امری تکوینی بود.
در مورد نبوت و شاهی داود و سلیمان نیز قصه بسیار آشکار است که تقدیر خداوند متعال حتمی شد.
پس حکم خداوند متعال در " جعل امام " یا جعل ملک امری حتمی ست.
و نمونه های جعل امام توسط خداوند متعال معرفی شده است که خداوند متعال خودش موسی را برگزید نه قومش. و خداوند خودش عیسی را برگزید نه قومش. و خداوند خودش محمد را برگزید نه قومش و نه اهل کتاب که علاماتش را هم می شناختند!
خارج از این چیزی به نام امامت خدایی نیست. بقیه ی خلایق هرگاه رهبری متقین را دارا می شوند توفیقی ست از جانب الله تعالی که به همراهی متقین شناخته و همراهی می شود و اطاعت امام هم در این گونه موارد اطاعتی مشروط است و نه اطاعتی مطلق و غیرمشروط.
به این صورت که امام باید با توجه به حکم خداوند متعال و شریعت معرفی شده سخن بگوید و متقین با توجه به آثار هدایت شریعت او را اختبار و انتخاب می کنند.
بر این اساس بسیاری از متقین در طول تاریخ مسلمین به امامت رسیده و خواهند رسید و عمل هرکدام بر اساس تقوی و اخلاصشان نزد خداوند متعال مأجور و باقيست و امت متقين هم بر اساس علم و تقوايشان مسئول هستند و اطاعت كوركورانه و مطلق موجب نجات و رستگاری نخواهد شد .

وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا ﴿الفرقان: ٧٤﴾
و آخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمـیـــــــــــــــــــــــــــــــــــن.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

و الهکم اله واحد، لا اله الا هو الرحمان الرحیم