بسم الله النور..
دوستان همانطور که گفتم من مشکلی با معنای الرسول ندارم، بلکه به نظر من مسئله در امر « اطاعت » و تبیین نقش و رول الرسول است.
نقش و رول الرسول:
1ـ الرسول، پیام آور بوده است، فرستاده خدا بوده است، این پیام کاملاً مشخص (از نظر اعجاز کلامی) و خواندنی (از نظر نوع استفاده) و مبین (از نظر تشریح و تحذیر توحید و شرک) و مفصل (از نظر بیان اصول دین) و مجید و کریم (از نظر قدر و قضای الهی) و ... است.
صفات و اسماء و کلمات مترادف و مساوی این "پیام خدایی" که رساله رسول بوده، واژگان ذیل اند:
_ ما انزل الله _ فرقان _ قرآن _ آیات محکمات _ أحسن الحدیث _ کتابا متشابها مثانی _ و ...
پس با این احتساب اولین و مهمترین رول و نقش یک بشر برگزیده، به عنوان الرسول، دریافت این سروش و پیام خدایی بوده است.
اما آیا پیامبر یک طوطی و یا دستگاه ضبط صوت بوده است که نوار کاست وحی را هی از اول تکرار کرده است!
2ـ به نظر هر آدم عاقلی (و البته سنیان و شیعیان)، قرآن « یک کتاب درسی » مربوط به حوزه ی جهان بینی و ایدئولوژی (آیین و دینداری) است، که از عنوان و مواد و موضوعات درسی مربوط به دین و دینداری، هیچ چیزی کم نگذاشته است و البته و صد البته مثل هر کتاب درسی دیگری نیاز به معلم و تدریس دارد، [به امید خدا در آینده از قرآن در این باره بیشتر توضیح می دهم].
ببینید خیلی واضح است! اگر شما زیر نقش و رول « معلم و مدرس و الگو » بودن را برای پیامبر بزنید، آن وقت شما را باید شیطان خواند ! زیرا ما می بینیم که شما خود را در مقام « تبیین و تعلیم قرآن » برای ما قرار داده اید و به رأی ناقص خود، میایید آیات و احکام قرآن را تفسیر و تأویل می کنید و مثلاً حضرت امام منصور (سلام علیه) درباره آیه « اقیموا الصلاة » می فرمایند:
"...، قران می گوید که نماز حالت اتصالی است بین مخلوق با خالق و این خالق مقتدر برای ما شکلی از نماز را در قران ترتیب داده است که در آن نباید غیر خدا با نامهای مشخص حمد شوند چون اگر غیر از این باشد دیگر این نماز به جای خالصانه خواندن خدا به ابزاری می شود برای ستایش دیگران که این با هدف نمازی که ما از قران استباط می کنیم در تعارض کامل است . شرک یعنی خدا را با غیر خدا و نه غیر خدا به تنهایی به این نکته همیشه دقت داشته باشید... ؛
...، فقط خیلی خلاصه . من برای نماز هیچ کسی قالب تعیین نمی کنم به نظر من شما مختارید به هر نحوی که می دانید نماز خود را به جای بیاورید ولی به شرط اینکه به اصولی که قران در باره نماز بیان داشته عمل کنید..."
خوب ببینید، اگر ما نوشته های فقط امام منصور (ع) را در تبیین و تعلیم و مجمل گشایی آیات قرآن (البته به ظن خودش) بیاوریم و گردآوری کنیم، شاید بتوانیم تفسیری چند جلدی به نام او چاپ و نشر کنیم!
مشکل این است که کسی نیست بیاد و به منصور گرامی بگوید که حرفت درست، اما « درود فرستادن به پیامبر » در نماز، حمد وی و یا خواندن وی نیست، بلکه قدردانی و دعای خیر است برای کسی که خدا او را لایق ابلاغ رسالتش دانست و 23 سال خالصانه زحمت کشید تا دین و نعمت خدا بر جهانیان کامل شد.
و کسی نیست که بگوید منصور جان، یکی از همان اصولی که قرآن درباره نماز بیان داشته، علاوه بر خشوع و ذکر و ...، اطاعت از رسول در امر چگونگی نمازگزاردن و به جماعت خواندن آن هم هست، که اگر در همین باره از قرآن بخواهم استدلال کنم بحث به درازا می کشد.
اما همینجا این نکته خیلی مهم و بسیار حساس را یادآور می شوم که گفتم: (( معلم و مبیّن و الگو )) نه شارع و خدا و معبود !. توضیح اینکه: پیامبر در مقام یک معلم، فقط درس ها و اصول و فروع آن کتاب را تدریس و تبیین کرده است، بدون کم و زیاد، و در شیوه عمل و روش اجرا بهترین نمونه و اسوه و مؤیّد و معصوم بوده است که در این زمینه اقتدا و اتباع از وی بر همه مؤمنان واجب است.
3ـ نقش الرسول به عنوان « رهبر ».
آنچه که من از شما دیده ام این بوده است که شما اصولاً نقش رهبری یک فرد زنده و انسانی را در جامعه بسیار کمرنگ در نظر گرفته اید و این در حالی است که این نقش نه تنها از بدیهی ترین ملزومات یک جامعه و نظام اجتماعی است که از عیان بودنش بنده بیش از این حاجت به بیان نمی دانم، بلکه بسیاری از احکام قرآن خطاب به الرسول، مربوط به نقش رهبریت وی بوده است و شامل دیگر رهبران پس از وی نیز می شوند که در پست قبل اندکی به آن اشاره کردم.
بنده اگر با شما در این وبلاگ همراه شده ام صرفا بخاطر این بوده است که اسم این وبلاگ « معنای توحید » است و من شما را در اهمّ و اکثر مباحث توحید و شرک رفیق خود می دانم و اینکه من نیز مثل شما هیچ یک از عقاید باطل شیعه را در باب امامت و ولایت و شفاعت و توسل به مردگان و روایت پرستی و . . . مطابق با اسلام و قرآن نمی دانم و همینجا نسبت به ادعاهای دم بریده و ضد قرآنی آنها اعلام برائت و مخالفت می کنم.
من کلاً و تقریباً با شما در معنای توحید و شرک موافق هستم اما شما را می بینم که دارید از هول افتادن در چاله (شرک جلی) به سمت سقوط در چاه (شرک خفی) می افتید!
یقیناً اطاعت از رسول شامل بخش های زیر است:
1ـ اطاعت از رسول در آنچه که به نام "قرآن" از طرف خدا آورده است.
2ـ اطاعت از رسول در آنچه که در نام "تعلیم و تبیین قرآن" می گنجد.
3ـ اطاعت از رسول در مقام رهبری و داوری، و به تبع آن اطاعت از جانشین وی.
[که مسئله جانشینی الرسول در مقام رهبری، جای بحث بسیار دارد]
و اما پاسخی به چند سوال
امة الله: آيا اطاعت از رسول امرى جدا از اطاعت از الله تعالى ست؟
از این سوال می توان دو مفهوم بیرون کشید، که به هر دو می پردازم:
1ـ اطاعت از رسول امری (( جدا )) از اطاعت الله تعالی است. (( جدا )) به این معنی که امر رسول، چیزی مخالف و در تضاد و تناقض با امر خدا باشد، و رسول مطالبی از جانب خود، بدون إذن و تأیید و خواست و رضایت الله تعالی گفته باشد، که در این صورت هیچ مسلمان آگاهی، این را منظور ندارد و نمی پذیرد.
بله، با این وصف، اطاعت رسول، هرگز جدا از اطاعت الله تعالی نبوده و نیست.
2ـ اطاعت از رسول امری (( جدا )) از اطاعت الله تعالی است. (( جدا )) به این معنی که امر رسول، سخنی موافق و مطابق و در راستای امر خداست و رسول هرگز چیزی از جانب نفس خود، بدون اذن و تأیید الله تعالی نگفته باشد. که مد نظر ما نیز همین است. یعنی عمل و قول و تقریر رسول در تمام 23 سال رسالت و نبوت خود، مورد مراقبت و نظارت خاص الله تعالی بوده است و هر جا بنا بر سرشت بشری خود، اشتباهی کرده باشد (که کرده است) الله تعالی او را تنبیه، اصلاح، هشدار و اخطار داده است. بنابراین محمد در تمام 23 سال پیامبریش، از مواظبت و عنایت ویژه و لحظه به لحظه الله تعالی برخوردار بوده است و از این رو محمد اشتباه و گناه و کرداری نداشته است که خداوند آن را اصلاح و مغفور و تأیید نکرده باشد. همه چیز پیامبر تحت کنترل و زیر نظر خاص الله تعالی بوده است.
بله، با این وصف، اطاعت از امر رسول، همان اطاعت از امر الله تعالی است، زیرا رسول با توجه به ارتباط وحیانی و ویژه ای که الله تعالی با او داشته است، هرگز چیزی را بدون تأیید و یا تصحیح الله تعالی نگفته است و الله تعالی همواره و هر لحظه او را با وحی و الهام و روح القدس، مورد مواضبت و تأیید خود قرار داده و از این رو فرموده است که:
من یطع الرسول فقد اطاع الله ؛ و . . .
و بدینوسیله، الله تعالی پیامبر را از اشتباهات و گناهان و نفسانیات، مصون و مطهر و معصوم کرده است. و این مقام و جایگاه ویژه، تنها و تنها مخصوص الرسول (و یا النبی) بوده است و لا غیر. و دلیل این سخن نیز ده ها آیه ی قرآن کریم است.
البته این را هم بگویم که من قبول دارم بعضی آیات و دلایل را که در تأیید احادیث پیامبر می آورند غلط است و مربوط به تأیید همان "قرآن" است، اما کم نیستند آیات و دلایلی که سنت و حدیث پیامبر را تأیید می کنند. البته سنت و حدیثی که منتسب به الرسول باشد که اولین نشانه صحت آن این است که به اصول دین کم و یا اضافه نکند و آیات کتاب مبین (قرآن) را از هم نگسلد، بلکه تعلیم آن باشد و لاغیر.
*****
امة الله: آیا در کتاب مقدس مان فرقی بین وصف الرسول و النبی دیده می شود؟
با توجه به آیاتی که ذکر فرمودید و نیز آیاتی که ذکر نفرمودید، الرسول و النبی، دو تا وصف از ده ها وصفی هستند که خداوند متعال برای « محمد » بکار برده است، مثل:
_ سراج منیر _ بشیر _ نذیر _ داعیاً الی الله _ شاهد _ شهید _ و ...
بله، اینها همه صفت و وصف هستند برای محمد: الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ ...
آری، اگر بیشتر از وصف الرسول (50 بار) برای محمد استفاده شده است بخاطر همان بار معنایی است که واژه الرسول دارد. و البته وصف النبی نیز که 27 بار در قرآن برای وی آمده است، وصفی دور از الرسول نیست. زیرا النبی نیز از « نبأ » گرفته شده است، و به معنی « خبر دار و خبر آور » است که خبر و گزارش محمد، همان پیام و پیغام قرآن کریم (و به طور خلاصه لا اله الا الله) است. و ما در این موضوع هیچ اختلافی با شما نداریم آنگاه که گفته شود:
وحى آسمانى «قرآن» همان (( رسالت و نبأ )) ايست كه (( رسول و نبی )) ملزم به ابلاغش ميشده است و اولين تعريف (( رسول و نبی )) در حقيقت ابلاغ همان (( رسالت و نبأ )) آسمانی است كه بوسيله اش (( رسول و نبی )) به مردم معرفى مى شود.
به نظر من الرسول و النبی از هم جدا و یا دو چیز نیستند و هر دو وصفی برای یک چیز، و آن هم « خبر و پیام خدا » هستند و دیگر هیچ.
البته اگر توضیحات شما را درباره تفاوت وصف الرسول و النبی را هم بدون چون و چرا بپذیرم، باز هم فرقی نمی کند، زیرا ما در هر دو صورت می گوییم که:
درست است، رسالت النبی، ابلاغ و تبیین و تعلیم "قرآن" بوده است و لاغیر.
که آنگاه عمل و قول و تقریر الرسول النبی الامی، شامل همان (( ابلاغ و تبیین و تعلیم قرآن )) می شود.
ادامه دارد...