۱۳۸۹ بهمن ۱۳, چهارشنبه

عبادت ، خارج از قالبهای سنتی !

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

ذَلِكُمُ اللّهُ رَبُّكُمْ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ
(آرى،) اين است پروردگار شما! هيچ معبودى جز او نيست؛ آفريدگار همه چيز است؛ او را بندگی و فرمانبرداری کنید که او نگهبان و مدّبر همه موجودات است.
كلمه عبد به معني بنده ، مطیع و خدمتكار مي باشد كه اصيلترين معادل فارسي آن « پرستار » است اما متأسفانه قالبهاي از پيش ساخته شده به ما اين اجازه را نمي دهند تا به مفهوم حقيقي و درخور اين واژگان پي ببريم هرچند كه در لغتنامه ها ثبت و ضبط گرديده باشند. واژه عبادت نيز دقيقاً مرادف با پرستش است اگر چه قالبهای موجود سبب تغییر مفهوم پرستش شده و آن را در مقوله حمد و ثنا داخل نموده اند.
عبد و پرستار در اصل به كسي گفته مي شود كه در بست در خدمت مولا و كارفرماي خود باشد و فرامين او را بي چون و چرا انجام دهد حال وقتي مولايمان الله باشد آنگاه عبد و پرستار جز فرمانبردار و اطاعت امر و حكم الله ، هيچ چيز ديگري نمي تواند باشد . اما خداوند مولايي بي مكان است بنا براين خانه اي ندارد تا ما به عنوان بنده و خدمتكار به امور خانه او رسيدگي كنيم خداوند نياز به خدمتكار مزرعه و دام هم ندارد خلاصه اينكه خداوند بي نيازي است كه محتاج به خدمت و كار احدي نيست بنابر این در مورد خداوند عبد و پرستار به مفهوم فرمانبرداری و مطيع دستوراتش بودن است.
سعدي :
پرستار امرش همه چيز و كس
بني آدم و مرغ و مورو مگس
فردوسي :
همه سر بسر باژدار تو ايم
پرستارو در زينهار تو ايم
به همين ترتيب عبادت نيز مترادف با پرستش خواهد بود و هيچ يك از مقوله حمد و سپاس نيستند هرچند كه ذهن ما آنچنان قالبي براي پرستش ساخته كه بسختي مي توان اين قالب را شکست و مفهوم حقيقي پرستش را هويدا ساخت. در هرصورت عبادت به مفهوم طاعت است و طاعت نيز همان اطاعت مي باشد پرستش نيز همان مفهوم اطاعت و فرمانبرداري را مي دهد هنگامی که عبد در مقابل مولایش می گوید « ایاک نعبد» در واقع التزام می دهد که جز او را مطلقاً حرف شنوی و فرمانبرداری نمی کند این التزام برای آن است که خداوند او را به راه راست هدایت کند و تا زمانی که انسان به این تعهد عمل نکند امکان ندارد در طریقت مستقیم قرار گیرد و محال است به نجات و رستگاری برسد. شاید باور نکنید ولی قسمت اعظم آیات قرآن برگرد محور" ایاک نعبد " یعنی تنها تورا مطلقاً فرمانبرداری می کنیم» می گردند.

همه بندگانيم و ايزد يكي است
پرستش جز او را سزاوار نيست
زكهتر پرستش ز مهتر نواز
بد انديش را داشتن در گداز
بحث همچنان بر سر عبادت و تعبد است ، مي خواهيم معني درست و دقيق اين واژگان را از قرآن استخراج کنیم تا بدانيم « اياك نعبد » يعني چه ؟ تا درک کنیم اين كه ما از آن غفلت كرده ايم بزرگترين اصل خلقت ( توحيد) است و همان كليد نجات و رستگاري بشر مي باشد.
قالبهايي كه براي عبادت و تعبد ساخته شده ما را گمراه کرده و مسيرمان را از طريق مستقيم منحرف ساخته است به محض اينكه اسم عبادت به ميان مي آيد قالبها سريعاً ذهن ما را به يك سري حركات و سكنات سوق مي دهند بگونه اي كه تصور مي كنيم منظور از تعبد و عبادت همين حركات و رفتارهاي رنگا رنگ مي باشند وقتي اسم عابد به ميان مي آيد بلافاصله شخصي را تصور مي كنيم كه در نيمه هاي شب از خواب بلند شده و در حالي كه ردايي بلند به تن دارد دائماً مشغول اداي يك سري الفاظ و انجام يك سري حركات مي باشد.
حال وقتي عبادت عبارت است از اين قبيل امور ، چه اشكالي دارد كه شخص به جاي اينكه خود آنها را انجام دهد مبادرت به خريدنشان نماید و كسي را اجير كند تا اين حركات و سكنات را برايش انجام دهد؟!! وقتي اسم تسبيح خداوند به ميان مي آيد ، فوراً قطاري از مهره هاي سنگي يا پلاستيك دربند را تجسم مي كنيم كه شخصي آن را به دست گرفته تا حساب الفاظي كه بيان مي كند از دستش خارج نشود !! البته اينها همه براي آن است كه ذهنمان منحرف شود تا آنچه را كه جزء واضحترين موضوعات قرآن است نفهميم و درك نكنيم .

عبادت يك سري حركات ويژه نيست ،‌ عبادت بازي با مهره هاي تسبيح نمي باشد ،‌بلکه عبادت ؛ اطاعت است . عبادت ؛ بندگي است.عبد و بنده كسي است كه مطيع و تابع بي چون و چراي مولايش باشد و هر آنچه را او گفت ، عمل نمايد و اطاعت كند. عبادت خدا به مفهوم اطاعت اوست و او فقط مولاي كساني است كه تنها او را اطاعت مي كنند و تنها حكم و فرمان او را اجرا مي نمايند.
اما خدا كيست؟
چه كسي تا كنون او را ديده يا صدايش را شنيده؟
يك نفر به من پاسخ دهد !
اطاعت از خدا يعني چه ؟
خداي وحده را در كجا پيدا كنيم تا فرمانبردارش باشيم؟
درست است كه ما خدا را نديده ايم و صدايش را نشنيده ايم اما او كساني را به اسم رسول فرستاده تا صداي خود را به ما برساند و با ما ارتباط برقرار كند خداوند در طول تاريخ همواره بوسيله آنچه به رسولانش ابلاغ كرده با ما سخن گفته است . آري یعنی تعبد خدا = حرف شنوي از كتاب خدا = تبعيت از قرآن
بنابر این تعبد خدا = اطاعت از قرآن


اما بشر همواره براي رسيدن به خدا يك مشكل اساسي داشته است يك نفر به اسم شيطان سر راهش نشسته و به او آدرس اشتباهي مي دهد تا منحرفش كند و نگذارد به خدا برسد او خيلي زيركانه كار خود را انجام مي دهد بگونه اي كه در اكثر موارد آب از آب تكان نمي خورد و شخص متوجه نمي شود كه چه بلايي دارد بر سرش مي آيد با اینکه ترفند او خيلي ساده و همیشگیست و تجربه نشان داده که انسان غافل بسیار مستعد است که به وسیله ان فریفته شود سرگذشتی که خداوند از قدما در قران برای ما بازگو می کند می تواند تمامی ترفندهای شیطان را نقش بر آب کند پس به یکی از آنها توجه کنید .

يكي بود يكي نبود !


در زمانهاي قديم ، شخصي وجود داشت كه نامش محمد بود و ادعا مي كرد كه فرستاده خداست و آمده تا زبان خدا شود و پيام او را به مردم برساند. البته اين محمد قبلاً خودش هيچ دين و مذهبي نداشت و تا مدتها كسي از او چيزي راجع به ديانت و از اين حرفها نشنيده بود و حالا كه داشت از دين صحبت مي كرد و پيام خدا را براي مردم قرائت مي كرد كسي حرفهايش را باور نداشت . نه اينكه مردم روزگار او خدا را قبول نداشته باشند ؛ نه ، هرگز. آنها به يك سري چيزها معتقد بودند كه به زعم خودشان از طرف خداوند به ايشان رسيده بود ، اعتقاداتي كه آنها نسل اندر نسل از پدران و آباء خود به ارث برده بودند. اما اعتقادات آنها با آنچه محمد مي گفت زياد همخواني نداشت و به همين دليل آنها حاضر نبودند حرف محمد را گوش كنند و مطيع او شوند. تازه هيچ وقت هم جلوي او كم نمي آوردند ؛‌ اگر محمد راجع به چيزي يا كاري از آنها انتقاد مي كرد آنان فوراً کارشان را به خدا ربط مي دادند و مي گفتند كه خداوند فرموده كه چنان كنند.
محمد مي گفت ؛ اما آنچه را من مي گويم خداوند از طريق فرشته وحي به من رسانده است ولی آنها در مقابل نيز ادعا مي كردند كه از طريق لات و منات و عزي و دیگر مقدسینشان كه به عقيده آنها از فرشتگان و اولیاء الهی بودند پيام خدا را دريافت كرده اند . حال وقتي فرشتگان رسولان الهي هستند طبيعي است سخنان آنها مربوط به خداوند مي شود و او خودش اراده كرده كه مردم مطيع آنها شوند !


اما محمد به آنها مي گفت خداوند احكام و فرامين خود را در قالب يك كتاب براي او فرستاده و به همين دليل از آنها نيز مي خواست كه كتاب و سند خود را نشان دهند ولي آنها مي گفتند ما اين كتاب را در اختيار نداريم امااز پدرانمان شنيده ايم كه آنها از پدرانشان شنيده اند و آنها نيز .... كه منات يا لات و فلانی و غيره يك چنين چيزي را گفته اند.

بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّهْتَدُونَ ( زخرف – 22 )
واقعيت اين است كه آنها گفتند: "ما والدين خود را پيرو روش هاي خاصي يافتيم و ما رد پاي آنها را دنبال مي كنيم."

خلاصه اينكه شيطان در طول تاريخ با اين ترفند زيركانه بني آدم را گمراه کرده و از اطاعت فرمان پروردگارش بازش داشته است يك زماني بوسيله لات و منات و عيسي و موسي ، حالا علاوه بر اينها به وسيله محمد و علي و حسن و حسين وغيره . آن موقع رسولان الهي قوم خود را دعوت مي كردند تا فقط خدا را ( كه بوسيله يك كتاب با آنها سخن مي گفت)‌ تعبد و فرمانبرداري كنند و در پاسخ مي شنيدند :

قَالُواْ أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ( اعراف – 70)
آنها گفتند: "آيا آمده اى ما را وادار كنى تا فقط خدا را بپرستيم و آنچه را كه قبلا" والدينمان عبادت مى كردند، ترك كنيم؟ ما تو را به مبارزه مى طلبيم تا آن عذابى كه ما را به آن تهديد مى كنى بياورى، اگر راست مى گويى."
آنها مي گفتند خداي تنها ، كه نماينده اش كتاب آسماني بود، كفايت نمي كند و خداوند بعضي از فرامين خود را نيز از طريق سخن فرشتگان و مقربینش به ايشان ابلاغ كرده كه مي بايستي حتماً تعبد شود.
امروزه نيز همان آش و همان كاسه است و شيطان دارد به همان ترفند قديمي خلق الله را گمراه و متفرق مي سازد. آنها كه مي گويند قرآن به تنهايي كفايت نمي كند درواقع دارند ادعا مي كنند كه خدا به تنهايي كفايت نمي كند چون در حال حاضر خداوند از طريق همين قرآن دارد با ما سخن مي گويد .
گذشتگان سخنان موهوم موسي و عيسي و فرشتگان را تبعيت و تعبد مي كردند و بعد مي گفتند كه خدا خواسته كه چنان كنند امروزيها نيز چنين مي كنند و مي گويند كه خدا خواسته كه به اين ترتيب عمل کنند !
پس فرق ما با قدما در چيست؟
اين حرفها و سخناني را كه به اسم محمد و علي و غيره داريم تبعيت و تعبد مي كنيم از كجا آورده ايم؟
آيا خداوند قرآني ديگر بر محمد نازل كرده و ما احكام خود را از آن اخذ مي كنيم؟ يا اينكه مانيز در اصل پيرو آباء اولين خود شده ايم و اين را نمي دانيم؟


قطعاً شق دوم درست است چون ما هيچ چيز به اسم اسلام و امت واحده نمي بينيم بلکه آنچه مي بينيم صدهها فرقه رنگارنگ است كه هريك خود را از ديگري برتر مي داند و بجاي اتحاد و تشكيل امت واحده به جان يكديگر افتاده اند و خون همديگر را مي ريزند .اگر قرآن را نمي خوانيد اگر دلايل خداوند را باور نداريد پس حد اقل نگاهي به اين تفرق انسانها از يكديگر كه نتيجه دوري از اسلام و پيروي از ارباب متفرق است بيندازيد تا شايد باورتان شود كه راهمان به نا كجا آباد است نه جنت ، به طرف شيطان است نه خدا .
يَعِدُهُمْ وَيُمَنِّيهِمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلاَّ غُرُورًا أُوْلَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَلاَ يَجِدُونَ عَنْهَا مَحِيصًا ( نساء - 121- 120)
شيطان به آنها وعده‏ها(ى دروغين) مى‏دهد؛ و به آرزوها، سرگرم مى‏سازد؛ در حالى که جز فريب و نيرنگ، به آنها وعده نمى‏دهد.آنها هستند که جايگاهشان جهنم است؛ و هيچ راه فرارى ندارند.

۶۱ نظر:

  1. سلام به خداوندم که رهنمودش هادی دل مومن است.
    به واقع که خداوندم بهترین راهنمارامیان ماقرارداد پس هیچ عذری بعدازخواندن کتاب نوربرما روانیست.تمامی پیامبران آمدندتاشریک سازی راازبین ببرند.اگرنه آدمی ازبدوخلقت منکرحضورخالق نبود.منتهی طبق بازی دکانداران مذهبی که بهترین راه چپاول آنان شریک سازی برای خالق بودمردم راازراه به بیراه کشیدند.وبزرگترین خطاازآن مابودکه توجه به واسطه ورابطه وامامت کلام خدانکردیم.سخن زیباونجات بخش الهی رابی توجه شدیم وبه پراکنده گویی وخرافات مشتی دنیاپرست دل باختیم.شورخداراچه راحت دردلهاکشتیم وبرایش شبیه ساختیم.قرآن راکه زنده جاویداست کنارگذاشتیم ودل به سخنهای بی محتواوخالی ازحق خوش داشتیم.ای وای برماکه چه راحت دنبال ساختن سرگرمیهاشدیم وخودراازنورکنارکشیدم وباتاریکی پیوندخوردیم.به راستی که انسان بادروغ بیش ازحقیقت دلمشغول است.ممنون ازنوشته پربارتان.مثل همیشه گفتنیهاراگفتیدوکاستی نذاشتید.تابیندیشیم که غیرازخداراهرکه می خواهدباشد،توفیقی به حالمان ندارد.تنها وتنهاقرآن امروزه قادراست مارابه حقیقت زندگانی وعدالت اجتماعی وصل کند.گوش به حرف زیادخواهان وغافلان ندهیم که گمراهی دریک قدمی مااست.
    برادرم مسیح گرامی این گیمیل من است.
    yektaparast19@gmail.com
    البته اگرلطف کنیدکه بتوانم بافونت فارسی یکتاپرست راداشته باشم ممنون می شوم.درپناه حق باشید.

    پاسخحذف
  2. درود و ودود خداوند بر خواهر موحدم یکتاپرست گرامی

    ممنون از همراهی شما خواهر پر از شور ایمان.

    بعد از اعلام شما در تاریخ 2/2/11 به جیمیلتون دعوت نامه فرستاده و منتظر تأیید شما هستم.

    بعد از آنکه نامه را اوکی کردید می توانید با ورود به قسمت تنظیمات نمایه خود (ویرایش نمایه)، اسم خود را به هر زبانی (مثلا فارسی) که خواستید، ثبت کنید.



    همیشه در پناه مهربان ترین باشید.

    پاسخحذف
  3. سلام علیکم خدمت همه برادران و خواهران

    اگر ظرفیت تکمیل نشده اینجانب را هم اضافه کنید که سینه پری دارم از این شرکی که کوچه پس کوچه های زندگیمان را اشغال کرده است.

    ایمیل من هست: patsykid@gmail.com

    متشکرم.

    اللهم صل علی محمد کما صلیت علی ابراهیم و آل ابراهیم.

    پاسخحذف
  4. ارجمند۱۱/۱۳/۱۳۸۹

    سلام و تشکر از لطف جناب مسیح
    عرضه دیدگاههای مختلف در این وبلاگ به بالندگی و پختگی فکری همه ما کمک می کند. از خدا می خواهیم که به ما توفیق دهد در راه او کوشش کنیم، و هدایت خود را شامل حال ما کند. ألذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا.

    پاسخحذف
  5. ارجمند۱۱/۱۳/۱۳۸۹

    سلام به همه دوستان
    به دلیل پیشآمدن یک گرفتاری، احتمالا به مدت سه-چهار ماه نمی توانم به وبلاگ سر بزنم و سایت touheed.com هم در این مدت به روز نخواهد شد (باز هم احتمالاً).
    موقتا از همگی خداحافظی می کنم.

    پاسخحذف
  6. سلام بر ارجمند عزیز.

    برادر ایمانی ام، از خدای مالک الملک می خواهم که گرفتاری را از شما بدور دارد.

    می توانید به صورت خصوصی به آدرس ذیل مشکل خود را بفرمایید تا اگر کار و کمکی از ما ساخته باشد، رحممان را به اخوتمان پیوند بزنیم و نسبت به شما ادای وظیفه بکنیم. همواره قوی و موفق و موید باشید.


    brayaref@gmail.com

    پاسخحذف
  7. عاشقترین۱۱/۱۴/۱۳۸۹

    ربنا ظلمنا انفسناوان لم تغفرلنا وترحمنا لنکونن من الخاسرین

    پاسخحذف
  8. عاشقترین۱۱/۱۴/۱۳۸۹

    سلام دوستان اگه ممکنه راهنمایی کنید
    ایمیلی امده باز نمیکنه؟

    پاسخحذف
  9. ناشناس۱۱/۱۴/۱۳۸۹

    سلامی به کردارصد اشک واه
    به هر عاشق خسته بی سپاه

    پاسخحذف
  10. سلام بر همگی.

    و سلامی مخصوص خدمت یکتاپرست گرامی.

    دوستان نویسنده می توانند در قسمت "ویرایش نمایه"، در صورت تمایل توضیحاتی درباره خود داشته باشند و یا بهترین سخن خود را برای کسانی که روی اسم آنها کلیک می کنند به نمایش بگذارند.



    منتظر اولین پست دوستان جدیدمان هستیم.


    اللهم انک تعلم ان هذه القلوب قد اجتمعت علی دعوتک و محبتک فوثق اللهم رابطتها..

    پاسخحذف
  11. ناشناس۱۱/۱۴/۱۳۸۹

    سلام به همه کبوتران گندم خور(گفته ای ویزه لبخند ریزه

    پاسخحذف
  12. ناشناس۱۱/۱۴/۱۳۸۹

    سلام مسیح جان ممنون از زحماتت

    پاسخحذف
  13. ناشناس۱۱/۱۴/۱۳۸۹

    کاش یاران حرف تکراری نبود
    عاشقان را هم گرفتاری نبود
    کاش یاران جمله عاشق می شدند
    تا به گردش فرد لایق می شدند
    کاش یاران عشق خالق بودو بس
    عشق شیرینی نمی بود در مگس
    لیک خالق عشق وعاشق افرید
    عاشقان را عشق لایق افرید
    عاشقان را مکتب مذهب خداست
    عاشقان را اندرین ره صد بلاست

    پاسخحذف
  14. ناشناس۱۱/۱۴/۱۳۸۹

    درد مغرب آن سراپا مکر و فن
    اهل دین را داد تعلیم وطن

    او به فکر مرکز و تو در نفاق

    بگذر از شام و فلسطین و عراق

    تو اگر داری تمیز خوب و زشت

    دل نبندی با کلوخ و سنگ و خشت

    چیست دین برخاستن از روی خاک

    تا زخود آگاه گردد جان پاک

    می نگنجد آن که گفت الله هو

    در حدود این نظام چارسو

    پر که از خاک و برخیزد ز خاک

    حیف اگر در خاک میرد جان پاک

    گرچه آدم بردمید از آب و گل

    رنگ و نم چون کشید از آب و گل

    حیف اگر در آب غلتد مدام

    حیف اگر برتر نبود زین مقام

    جان نگنجد در جهات ای هوشمند

    مرد حر بیگانه ای از هر قید و بند

    حر ز خاک تیر آید در خروش

    زآن که از بازان نیاید کار موش

    اقبال لاهوری

    پاسخحذف
  15. سلام به خداوندم که نورش گرمای دل مومن است.
    برادرگرامی جناب مسیح ممنون ازلطف وتمام زحمات شما.درپناه حق باشید.البته درکامنت گذاری گاهی مزاحمتون خواهم شد.سپاس

    پاسخحذف
  16. عاشقترین۱۱/۱۵/۱۳۸۹

    کجاییییییییییییییییییییییییییییییییییید؟ای قوم به حج رفته؟؟؟؟؟؟/!!!!!!!!!!!!11

    پاسخحذف
  17. حالا که خانم امه الله در فرصت قانونی بحث را ادامه نداد من خود را برنده بحث با ایشان اعلام میکنم و میروم بسراغ بحث دوم با آقای منصور
    ==========================================

    سابقه بحث
    ================

    من گفتم:
    در قران اطعیوا الرسول یعنی اطعیوا محمد اگر این را ندانی پس باید به حال شما گریه کنم
    _________________

    منصور پاسخ داد:
    دوست گرامی ! واقعا شما فرق ما بین اطیعوا الرسول و اطیعوا محمد را نمی دانید ؟
    =====================
    من گفتم

    جناب منصور سلام بر شما
    والله اگر بدانم بالله اگر بدانم! تا آنجا که میدانم اطعیوا الرسول در قران یعنی اطعیوا محمد. اگر اطعیوا الرسول معنی دیگری دارد واضح بگویید تا ما هم بدانیم!!

    منصور پاسخ داد:
    وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الإِنجِيلِ …..فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ
    در آیات فوق خداوند به اهل کتاب دستور می دهد که تنها از کتب آسمانی خویش احکام دینی خود را استخراج کنند تا جایی که وقتی از رسول الله تقاضای حکمیت کردند پاسخ شنیدند که تا آنگاهی که تورات در نزد آنهاست لزومی ندارد که به غیر آن رجوع کنند !
    اکنون به من پاسخ دهید که چگونه می شود تورات و انجیل که حتی در حضور پیامبر زنده تنها منبع احکام خداوند و حکمیت دینی خوانده می شوند ولی قرانی که به تائید همه ما کتابی کامل و روشن است به غیر خود برای تبیین مسلمانی و وضع احکام دین احتیاج پیدا می کند ؟

    پاسخحذف
  18. آقای منصور
    اشتباه اول شما
    آیه نمیگوید همه دستورات دین عیسی در انجیلشان است این برداشت شما از آیه نادرست و بی سند است آنها حکمی را خواستند که در کتاب بود و پنهان میکردند
    از یاد نبر که آنوقت ها مثل امروز نبود که انجیل در هر خانه باشد در نزد روحانیونشان بود و بس
    آیه دارد قدرت پیامبر و تسلط آن مرد امی و بیسواد را به کتاب تورات و انجیل را نشان میدهد( با کمک جبرییل)
    ==============================
    اشتباه دوم شما:
    ایمان به تمامی انجیل با تورات شرک است زیرا در آن قول بشر و شرکیات وارد شده است ! چگونه مدعی هستید که قران آز آنها میخواهد به انجیل عمل کنند
    شما از مقوله ای به این سادگی هم غافلید
    ای برادر با پرگویی ناحق را نمیتوانید حق جلوه دهید

    پاسخحذف
  19. یک نکته جالب!!

    وقتی از آقای منصور خواستم که منظور الله از تکرار این جمله اطعیوا الله و اطعیوا الرسول را بما یاد بدهد (چون او از ترجمه درست واهمه و ترس دارد لذا) او سعی کرد با مثالی از قران حرف خود را به کرسی برساند و مستقیما جواب نداد!!!

    اما نکته جال اینکه
    او غافل است از اینکه حتی اگر بتواند حرف خود را با دور زدن آیه های مکرر اطعیوا الله و الرسول به کرسی برساند باز یک ضربه مهلک به قران زده زیرا در این صورت ثابت میشود که الله حرف زدن خود را بلد نبوده است!!!!!!!
    اما او چون میداند طرف مقابلش مومن است و محال است چنین بگوید لذا با خیال راحت جملاتش را ردیف میکند جملاتی که ریشه در هوای نفسش دارد
    ای برادر! من تا آنوقت به قران ایمان دارم که کتاب هدایت باشد اگر حرف تو درست باشد پس این قران کتاب دعوت به گمراهی است زیرا به یک نامه رسان بی اختیار مقام عجیبی داده از زنش هم صحبت کرده و هی گفته از او اطاعت کنید در حالیکه او فقط یک نامه رسان است و بس

    پاسخحذف
  20. با توکل بر خدا ، لا اله الا الله ،

    آقای سایه ، سلام علیکم ،

    ما توفیقی الا بالله .

    پاسخحذف
  21. أمة الله۱۱/۱۵/۱۳۸۹

    سلام بر اهل ایمان و حق

    دوستان عزیز

    از بحثی که مرتب شاخه به شاخه شده کمی متردد شدم که موضوع بعدی را به چه اختصاص دهم؟

    آیا ادامه ی بحث ناسخ و منسوخ را بگویم یا بحث مان را از مفهوم کلمه ی مبارک " الرسول " شروع کنیم؟

    موقت و مختصر به شما سایه گرامی بگویم :

    سلامی به خوبی و لطف خداوند رحیم بر شما که هنوز ما را تحمل میکنید و غیرتان ما را رها کردند و رفتند!

    بله رسولی که در قرآن به ما معرفی شده کسی جز محمد رسول امی نبود.

    اما چرا او در تمام قرآن فقط با وصف رسول ذکر نشده؟

    و چرا گاهی یا ایها الرسول و گاهی یا ایها النبی خطاب شده؟

    بهتراست همینجا یک ایست گاه قرار دهیم تا بیش از این بحثها متفرق و گاها بی ربط نشود.

    لا اله الا الله الواحد الصمد له الملک و له الحمد لاشریک له أسأله الهداية و الثبات على الحق و اليقين و العمل الصالح حتى ألقاه و هو راضٍ عني.

    پاسخحذف
  22. و سلام بر شما ای داعیه الی الحق و (گاهی الی غیر الحق)
    امه الله بسیار گرامی فرمودید:
    اما چرا او در تمام قرآن فقط با وصف رسول ذکر نشده؟و چرا گاهی یا ایها الرسول و گاهی یا ایها النبی خطاب شده؟
    بهتراست همینجا یک ایست گاه قرار دهیم تا بیش از این بحثها متفرق و گاها بی ربط نشود.
    ==========================
    پاسخ سایه
    من که فرق چندانی نمیبینم اگر غیر از این است، پس شما بفرمایید که فرق چیست ؟ و چه ربطی به موضوع بحث ما دارد؟
    موافقم و در همینجا ایست میزنم و منتظر جواب میمانم ّ و هدایت بیشتر شما را خواهانم

    پاسخحذف
  23. علیکم سلام خواهر یکتا پرست .

    از اینکه نظرات خوب شما را در اینجا می بینم خوشحالم .
    از لطفی هم که دارید ممنونم.
    امید دارم که حضوری پر رنگ تر داشته باشید .

    والسلام

    پاسخحذف
  24. با سلام به سایه گرامی .

    برادر من قبل از این در باره اشتراک منابع اطیعوا الله و اطعیوا رسول به دلایلی چند اشاره کردم که متاسفانه توسط شما نادیده گرفته شد لذا باز هم تکرار می کنم تا شاید دست از عناد بردارید و کمی هم در باره انها فکر کنید .

    به اعتقاد بنده ، خدا و رسولش به حكم آيه :« مَّنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللّهَ وَمَن تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا (النساء 80) از يكديگر جدايي ناپذير و غير قابل انفكاك هستند بنا بر اين اطاعت از خدا و اطاعت از رسول دو چيز نيست بلكه به يك مطلب واحد كه همانا قرآن است اشاره دارد.
    معمولاً كساني كه اطاعت از خدا را از اطاعت از رسول منفك مي كنند بر اين باورند كه قرآن مجمل است و فقط كليات را گفته و رسالت رسول علاوه بر ابلاغ قرآن تشريح آيات الهي و تكميل آنهاست بنا براين به همان نسبتي كه خدا(قرآن) بايد اطاعت شود ، رسول(احاديث و روايات) نيز يبايد اطاعت شوند.
    در اينصورت از دوحال خارج نيست :
    يا اينكه شما رسول را صاحب حكم و خالق شريعت مي دانيد كه بعيد مي دانم و يا اينكه معتقديد هر آنچه رسول در طول عمرش بيان كرده كلام الهي بوده كه هم شامل قرآن مي شود و هم احاديث و روايات.
    آيا شما از كساني هستيد كه به شق دوم معتقدند؟ در اين صورت لطف كنيد مفهوم اطاعت از خدا و اطاعت از رسول را اندكي تشريح نماييد :
    شما باور كرده ايد كه خداوند سبحان يك سري از دستورات و احكامش را بصورت وحي براي رسولش فرستاده و آنها را در قالب يك كتاب به اسم قرآن جمع آوري نموده و دسته اي ديگر از احكام خود را باز هم بصورت وحي بر رسولش نازل كرده و در قالب كتابي ديگر ( يا بگو قرآني ديگر) آنها را جمع نموده است.
    بعد مي گوييد وقتي خداوند مي فرمايند اطيعوالله دقيقاً منظورشان اطاعت از قرآن مبين است و هنگامي كه امر به اطاعت از رسول مي كنند منظورشان اطاعت از قرآني ديگر است كه به صورت حديث و روايت از رسول الله نقل شده است.
    گذشته از نظم و اسلوب خاص قرآن مبين ، بنا بر اعتقاد شما اين دو كتاب هر دو از طرف پروردگار به صورت وحي به رسولش نازل شده اندو گاهي بطور همزمان و بعضاً با تأخير زماني ، ضبط و كتابت گرديده اند.
    حال سئوال اين است:
    اگر هردوي اين كتابها مشتمل بر وحي الهي هستند و از طرف خداوند نازل شده اند پس چرا شما بين آن دو فرق مي گذاريد و اطيعوالله(قرآن مبين) را به خدا و اطيعوا الرسول (قرآني ديگر) را به رسولش منسوب مي كنيد ؟
    اگر اين دو كتاب هر دو وحي الهي هستند پس چرا فقط قرآن بايد اطيعو الله باشد؟
    براستي علت اين دو گانگي در چيست؟
    خداوند كه مستقيماً با ما سخن نگفته كه ما صحبتهاي خداوند را به خودش و صحبتهاي محمد را نيز به خود او نسبت دهيم و اطاعت از خدا را با اطاعت از رسول دو چيز بدانيم.پس علت اين طبقه بندي شما چه چيز است؟
    به عبارت ديگر ، هر آنچه خداوند نازل فرموده ابتدا از زبان محمد خارج شده است ، پس چرا شما بعضي از احكام و دستورات دين را به محمد نسبت مي دهيد؟

    والسلام

    پاسخحذف
  25. سلام عزیزان.

    امة الله: "چرا گاهی یا ایها الرسول و گاهی یا ایها النبی خطاب شده؟".

    خواهر گلم، والله منم فرقی بین الرسول و النبی نمی بینم و مثلا من «خاتم النبیین» را «خاتم الرسول» و بالعکس می دانم.

    خیلی ممنون میشم اگه تفاوتشان را بفرمایید

    پاسخحذف
  26. با توکل بر خدا و سلام بر شما ، لا اله الا الله ،

    پاسخ به شما آقای سایه در رابطه با اطیعوا الله و
    اطیعوا الرسول :

    و ما ارسلنا من رسول الا ليطاع باذن الله و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاوك فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما ( 64 )
    و نفرستاديم رسولی را مگر تا اطاعت شود به اذن خدا و اگر اينان گاهى كه به خود ستم روا مى‏داشتند مى‏آمدند نزد تو و آمرزش مى‏خواستند از خدا و آمرزش مى‏خواست براى ايشان رسول همانا مى‏يافتند خدا را بسى توبه‏پذيرنده مهربان‏

    آیه بالا ثابت می کند که همه رسولان از آدم تا خاتم النبیین ( محمد ) باید به فرمان خدا عمل می کردند و اگر در زمان هر رسولی ، کسانی به خودشان ستم می کردند و می آمدند نزد رسول و آمرزش می خواستند از خدا و آمرزش می خواست رسولشان از خدا ، می یافتند خدا را توبه پذیر مهربان ، بنابراین بعد از مردن یا کشته شدن هر رسولی ، دیگر فرد ستم کرده به خود نمی توانست به نزد رسول مرده یا کشته شده برود ، تا رسول از خدا برایش آمرزش بخواهد ، در بقیه احکام نیز اینچنین است ، یعنی رسول مرده یا کشته شده دیگر توانایی این را ندارد که زندگان را امر و نهی کند ، و برای مردم فقط امر و نهی رسول زنده حجت می باشد ، نه اینکه افرادی به رسول مرده یا کشته شده سخنانی را نسبت بدهند و مردم را الزام به اطاعت از آن سخنان بکنند ، همین طور که به محمد آیات خدا در قرآن برای مردم نازل شده است ، به موسی و عیسی نیز از طرف خدا آیات تورات و انجیل برای مردم زمان خودشان فرستاده شده است ، و این در حالی است که بعد از مرگ موسی سخنان موسی و اطرافیانش برای مردم بعد از مرگ موسی حجت نبوده است و اگر کسی حرف و حدیث و حکمی را جویا می شد باید به آیات خدا در تورات مراجعه می کرد ، و همینطور سخنان عیسی و اطرافیانش برای مردم بعد از مرگ عیسی حجت نبوده است ، و اگر کسی حرف و حدیث و حکمی را جویا می شد باید به آیات خدا در انجیل مراجعه می کرد ، چون وقتی که در زمان محمد اهل تورات و اهل انجیل نسبت های دروغی را به موسی و عیسی و کتابهایشان می دهند ، خدا به محمد می فرماید به یهود و نصارا بگو که اگر راست می گویید پس برهانتان را از کتابهایتان ( تورات و انجیل ) بیاورید ، بنابراین در رابطه با اطیعوا الرسول محمد نیز به این نتیجه می رسیم که فقط مومنانی که در زمان محمد زنده بوده اند ملزم به اطاعت از دستورات محمد بوده اند ، ولی بعد از مرگ محمد ، امروز دیگر آن محمد وجود ندارد که به ما مومنان امر و نهی بکند و ما به اطیعوا الرسول ( اطاعت از شخص محمد ) ملزم باشیم ، بنابراین سخنان رسول مرده برای آیندگان از طرف خدا حجت نمی باشد ، و در حال حاضر چیزی که از زمان محمد برای مردم حجت است آیات خدا در قرآن می باشد ، یعنی پیروی کردن در شعار و عمل به آیات خدا در قرآن مصداق اطیعوا الرسول ( اطاعت از محمد ) می باشد ، چون ما بندگان مومن واقعی خدا در شعار و عمل ایمان راسخ به خدا و رسولش محمد داریم ، و ما در شعار و عمل به قرآن عمل می کنیم چون خدای ما آیاتش در قرآن را به محمد رسول الله نازل کرده است ، و چون خدا تضمین کرده است که آیات قرآن را از هرگونه تحریف نگه می دارد،
    ادامه دارد...

    پاسخحذف
  27. و اما منصور جان

    ما خیلی با عقیده شما راه بیاییم این را می گوییم:

    اطیعوا الله و اطیعوا الرسول ...

    و آیات دیگر

    عقلا می توانند دو تا معنی داشته باشد:

    1ـ اطاعت از خدا و اطاعت از رسول دو چيز هستند.

    2ـ اطاعت از خدا و اطاعت از رسول دو چيز نيست !

    به نظر من بسیار بدیهی است که کدام یک صحیح می باشد، ولی با این حال به امید خدا در آینده ای نزدیک، آیات و استدلالات و بیّنات را خواهم آورد. امید که مقبول واقع شود.

    در این آیات نکته قابل توجه در کلمه " اطاعت " است که بعدا در پستی مفصل، درباره آن می نگارم، ان شا الله.

    پاسخحذف
  28. یعنی خدا فقط آیات قرآن را از هرگونه تحریف تا روز قیامت حفظ می کند ، و این در حالی است که خدا هیچگونه تضمینی را برای تحریف نشدن سخنان محمد و سخنان زنانش و سخنان دیگران و همچنین سخنان رسولان قبل از محمد و اطرافیانشان نکرده است ، و مثلا اگر آقای سایه هر سخنی را به رسول الله ( محمد ) نسبت بدهد ، بندگان مومن واقعی خدا باید آن را بپذیرند و در شعار و عمل ملتزم به اطاعت از آن سخن باشند ؟؟؟؟؟!!!!! و یا نه اینکه بندگان مومن واقعی خدا باید در شعار و عملشان همه کارهایشان را منطبق با آیات خدا در قرآن مبنا و میزان قرار بدهند ؟ به وضوح می بینیم و می شنویم و شاهد هستیم که بعضی از افراد و گروههای مردمی که کافر و مشرک نسبت به خدا هستند و در دلشان مرض است و دنبال فتنه جویی هستند ، و می خواهند خودشان و گروه خودشان را مطر ح کنند و منافع نامشروعی را از این طریق کسب کنند نسبت های دروغی را به محمد و اطرافیانش و دیگر رسولان و اطرافیانشان می دهند ، و نسبت به آیات خدا در قرآن شک و تردید ایجاد می کنند و مردم را از راه حقّ خدا گمراه می کنند ، و از این طریق دشمنی خودشان را با خدا و آیاتش در قرآن آشکار می سازند ، چون کفار و مشرکان در شعار و عمل از گمان ، حرف ،حدیث ، اخبار و داستانهای ساخته و پرداخته شده به دست های خودشان و اجدادشان که باعث نقض و نفی اصل لا اله الا الله و آیات خدا در قرآن می شود پیروی می کنند ، و مرتبا با خدا و آیاتش در قرآن و بندگان مومن واقعی خدا در جدال و ستیزه گری هستند و آنها را به مسخره می گیرند ، و کفار و مشرکان با تمام امکاناتی که دارند تلاش می کنند که اصل لا اله الا الله و آیات خدا در قرآن و بندگان مومن واقعی خدا را از پایه و اساس ویران کنند ، در حالی که خدا می فرماید کفار و مشرکان مکر و خیانت نمی کنند مگر بر خودهاشان ، گمراه نمی کنند مگر اهل خودشان ( کسانی که سزاوار گمراهی هستند ) ، مسخره نمی کنند مگر خودهاشان را ، و زیان نمی رسانند مگر به خودشان ، و هر چه تلاش بکنند خدا و آیاتش در قرآن و بندگان مومن واقعی خدا را نمی توانند عاجز بکنند ،

    لا تحسبن الذين كفروا معجزين في الارض و ماواهم النار و لبئس المصير ، نور ( 57 )
    نپندار آنان را كه کافر شدند به عجزآرندگان در زمين و جايگاه ايشان است آتش و چه زشت بازگشتگاهى است‏

    و يعلم الذين يجادلون في اياتنا ما لهم من محيص ، شوری( 35 )
    و بدانند آنان كه ستيزه كنند در آيتهاى ما كه نيستشان گريزگاهى‏

    ادامه دارد...

    پاسخحذف
  29. کسانی که در آیات خدا می ستیزند مصداق بارز آیات زیر
    می باشند ،

    ويل لكل افاك اثيم ، جاثیه ( 7 )
    واى بر هر دروغگوى گنهكارى‏

    يسمع ايات الله تتلي عليه ثم يصر مستكبرا كان لم يسمعها فبشره بعذاب اليم ، جاثیه( 8 )
    كه مى‏شنود آيتهاى خدا را خوانده مى‏شوند بر او پس اصرار ورزد برترى‏جويان چنانكه گوئى نشنيدستش پس مژده ده او را به عذابى دردناك‏

    و اذا علم من اياتنا شيئا اتخذها هزوا اولئك لهم عذاب مهين ، جاثیه( 9 )
    و گاهى كه داند از آيتهاى ما چيزى را برگيردش به ريشخند براى ايشان است عذابى خواركننده‏

    من ورائهم جهنم و لا يغني عنهم ما كسبوا شيئا و لا ما اتخذوا من دون الله اولياء و لهم عذاب عظيم، جاثیه ( 10 )
    از پس ايشان است دوزخ و بى‏نياز نكند از ايشان آنچه فراهم كردند چيزى و نه آنچه برگرفتند جز خدا سرپرستانی و ايشان را است عذابى بزرگ‏

    هذا هدي و الذين كفروا بايات ربهم لهم عذاب من رجز اليم ، جاثیه ( 11 )
    اين است راهنمائى و آنان كه كفر ورزيدند به آيتهاى پروردگار خويش ايشان را است عذابى از پليد دردناك‏

    و این در حالی است که خدا انسانها را آفریده است و به آنها حق انتخاب داده است ، حال این خود انسانها هستند که کدامین راه را انتخاب می کنند ،

    1)راه حق ( شعار و عمل به اصل لا اله الا الله و آیات فرستاده شده از طرف خدا )

    2) راه ناحق ( شعار و عمل به وسوسه های شیطان ، هواهای نفس ، اخبار و احادیث دروغ و بی پایه و اساس که نقض و نفی کننده اصل لا اله الا الله و آیات خدا در قرآن می باشد )
    و خدا در آیات زیر حق انتخاب را برای مردم بطور روشن بیان کرده است ،

    لا اكراه في الدين قد تبين الرشد من الغي فمن يكفر بالطاغوت و يومن بالله فقد استمسك بالعروه الوثقي لا انفصام لها و الله سميع عليم ، بقره( 256 )
    نيست اجباری در دين ، حقیقتا آشكار شد هدایت از گمراهى ، پس آنكه كفر ورزد به ستمگر ( بیزاری و دوری جوید از ستمگر ) و ايمان آورد به خدا ، حقیقتا چنگ زده است ( توسل و توکل کرده است ) به دست‏آويزى استوار كه نيستش گسيختنى و خدا است شنواى دانا

    الله ولي الذين امنوا يخرجهم من الظلمات الي النور و الذين كفروا اولياوهم الطاغوت يخرجونهم من النور الي الظلمات اولئك اصحاب النار هم فيها خالدون ، بقره ( 257 )
    خدا سرپرست کسانی است كه ايمان آوردند بیرون آوردشان از تاريكيها بسوى روشنائى ، و آنان كه کافر شدند سرپرستانشان ستمگرانند ( کفار و مشرکانند ) كه بیرون آورندشان از روشنائى بسوى تاريكيها آنانند ياران آتش در آنند جاودانان‏

    ما توفیقی الا بالله .

    پاسخحذف
  30. منصور: "بعد مي گوييد وقتي خداوند مي فرمايند اطيعوالله دقيقاً منظورشان اطاعت از قرآن مبين است و هنگامي كه امر به اطاعت از رسول مي كنند منظورشان اطاعت از قرآني ديگر است كه به صورت حديث و روايت از رسول الله نقل شده است."


    بله اطیعوا الله دقیقا یعنی اطاعت از قرآن مبین.

    اما مرگ بر آن کسی که می گوید: اطیعوا الرسول یعنی اطاعت از قرآنی دیگر !


    ما می گوییم که قرآن، تنها کتاب اصول دین است تنها کتابی است که باید میزان و اساس باشد و بس. و درباره توحید و شرک به تفصیل بحث کرده است و 95% قرآن مربوط به تبیین و توضیح عقاید و نظام باورهاست ، اما وقتی که سخن از جزئیات فرامین مربوط به احکام ( 5% قرآن ) می شود آنگاه بجای اینکه دنبال سنت و حدیث "صحیح" شما و غیر شما بروم، دنبال سنت و حدیث "صحیح" معلم و رسول قرآن می روم.


    بله هیج جای قرآن تأیید خرافات و روایاتی نیست که جاعلین و دروغگویان، برای پرستش و تعبد غیر خدا، بر قرآن تحمیل کرده اند و اینجاست که باید هوشیار بود.

    پاسخحذف
  31. عاشقترین۱۱/۱۵/۱۳۸۹

    هرچه خدابه رسول ورسولانش گفتهاست همان درست است نکته به نکته وحرف به حرف و کلمه به کلمه ومتن به متن مابقی همه باطل ونقشه های باطل غیر الله است
    الله اکبر

    پاسخحذف
  32. عاشقترین۱۱/۱۵/۱۳۸۹

    اصلاحیه
    در کامنت بالا کلمه گفته است درست است (گفتهاست اشتباه)
    واگرچه عاقلترهای نکته دان را نیازی به اشاره نیست
    الله اکبر

    پاسخحذف
  33. ناشناس۱۱/۱۶/۱۳۸۹

    کاش یاران حرف تکراری نبود
    عاشقان را هم گرفتاری نبود
    کاش یاران جمله عاشق می شدند
    تا برایش فرد لایق می شدند
    کاش یاران عشق خالق بودو بس
    عشق شیرینی نمی بود در مگس
    لیک خالق عشق وعاشق افرید
    عاشقان را عشق لایق افرید
    عاشقان را مکتب و مذهب خداست
    عاشقان را اندرین ره صد بلاست

    پاسخحذف
  34. سوال اینجاست:

    کسی که با رب العالمین دشمنی غیر قابل انکاری دارد، به حدی که در تمام یادداشت های اسلام وشمشیر ، از معنی کردن درست کلمه ی رب کاملا امتناع ورزیده است.

    کسی که ده ها صفحه کاغذ خدا را با نوشتن حرف مفت برای تحریف معانی قرآن مثلا در باب هادوا سیاه کرده است.

    کسی که دریافت نور از رب العالمین را باسرگردان شدن در تاویلات برابر میداند.

    کسی که آشکارا قرآن را مجموعه ای از کلمات بی معنی و مفهوم میداند که جستجو در باب اش چیزی جز بی حاصلی به بار نمیاورد.

    کسی که هلنیسم و بودیسم را قدرتمند تر از آن میداند که از ورود یکتا پرستی به منطقه دچار هراس شده باشند.

    کسی که بر خلاف آیات قرآن خروج نفس از بدن و بازگشتش به سوی رب العالمین را توهمات ناشی از ترشحات مغزی بداند.

    کسی که معادل دقیق آیات قرآن در باب قتال کفار در تورات را قصابی بداند.

    کسی که عمر خود را صرف نقشه کشی برای بمب گذاری و تخریب کند .

    کسی که بر اثر شدت دشمنی اش با مارک و کلمه اسلام در ایران، به دلیل دوستی حزب توده با جمهوری اسلامی ، مثل مار زخمی هزار صفحه در جهت نیش زدن این حزب مطلب نوشته است.

    کسی که تمام ثروت خود را از راه کلاه برداری و خوردن اموال دیگران به دست آورده به طوری که دفتری که امروز در مقابل دانشگاه تهران دارد و هر روز میرود نیز به اسم خودش نیست.

    کسی که به گفته کیانوری و ده ها نفر مجرب دیگر ، دروغ گوی بزرگی است که به هر جا برسد کلاهی بزرگ به سر میگذارد و بعد به سراغ خوان بعدی میرود.

    کسی که هزار بار به سر شخص خودم کلاه گذاشته است.

    چرا و با چه هدفی باید ناگهان در لباس آنوسی و با گرفتن چهره ی مسلمان دلسوز به خود ، نوری را که رحمان در باب نیمه کاره بودن تخت جمشید ومحل توفان براش عطا کرده است .
    صادقانه در اختیار مردم بگذارد؟!

    برای رسیدن به جواب این سوال تمام کامنت هایی که به ترتیب آدرس های زیر ارسال کرده ام را از اول با دقت بخوانید.

    http://www.shifaa.blogfa.com/comments/?blogid=shifaa&postid=55&timezone=12642

    http://quraninvestigation.wordpress.com/2011/01/07/55/#comments


    http://quraninvestigation.wordpress.com/2011/01/22/spirit/#comments

    پاسخحذف
  35. متخصص قلب هلندی van Lommel et al بر اساس تحقیقات ارزشمند ۲۰ ساله ی خود بر روی ۳۱۶ نفر میگوید:

    کسانی که بعد از مرگ زنده شده اند میگویند که جدا شدن از بدن حسی مانند این دارد که روی تخت در حالی که کاپشن بر تن داری دراز بکشی بعدش خسته بشی و کابشن خود را دربیاری(جدا شدن از بدن) و بلند بشی و محل را ترک کنی.

    کسانی که بعد از مرگ زنده شده اند میگویند ، هنگام جدا شدن از بدن و پرواز کردن در محیط اطراف و وسپس بازگشت بسوی خدا از راه تونل نوری ، نه تنها مثل یک رویا نبود بل حتی مثل این بود که تازه داری از خواب بیدار میشوی.

    کسانی که بعد از مرگ زنده شده اند میگویند ،بعداز جدا شدن از بدن و مرگ کامل بدن و طبیعتا مرگ کامل مغز و قلب ، قادر به فکر کردن ، لمس کردن وسایل جامد، احساس کردن ، دیدن ، بوییدن ، شنیدن و به خاطر آوردن همه چیز بودند. که این امر بی کارگی کامل مغز و بدن و تنها وسیله دریافت بودن مغز را ثابت میکند.
    بعد از مرگ مغز و بدن نیز، روح از بدن جدا شده و مستقلا و بدون وجود بدن ،خودش اطلاعات را دریافت میکند.

    جناب van Lommel et al در تحقیقات ارزشمند و بی نظیر خود به بدن بیماران دستگاهی به نام E.E.G وصل کردند. که این دستگاه ، کوچک ترین و ریز ترین فعالیت های مغزی را ثبت میکند.

    فعالیت هایی اعم از تب ، رویابینی، توهم ، فکر کردن و به خاطر آوردن و هر نوع فعالیت دیگر مغزی.

    اگر چنان که روانشناسان بریتانیایی ادعا میکنند : خروج نفس از بدن و بازگشت به سوی رب العالمین ،توهماتیست ناشی از عمل مکانیسم دفاعی مغز .

    پس طبیعتا باید این دستگاه روشنگرE.E.G این توهمات و فعالیت های مغزی را به طور کامل ثبت کند.

    ولی بر خلاف ادعای واهی روانشناسان غربی مبنی بر توهم بودن خروج از بدن ،

    دستگاه روشنگر E.E.G تنها پس از ۱۵ثانیه بعد از ایست قلبی به طور کامل خاموش میشود . واین بدین معناست که بدن و مغز به طور کامل مرده اند و هیچ گونه فعالیتی ندارند تا توهم تولید کنند.

    پس نتیجه میگیریم: تنها ۱۵ثانیه بعد از ایست قلبی، مغز شروع به پوسیدن و بو دادن میکند و قادر به توهم زایی نیست.و جسد هم آماده ی دفن شدن است .

    تحقیقات ارزشمند جناب van Lommel et al نشان میدهد که تجربه خروج نفس از بدن و پرواز در اطراف جسد بعد از این ۱۵ثانیه صورت میگیرد و زنده شدگان هم پس از ۱۰ دقیقه الی ۲ساعت بعد از آغاز پوسیدن مغز وارد بدن خود شده اند.

    پاسخحذف
  36. قرآن:
    ای اهل ایمان، با کافران از آنان که با شما نزدیکترند شروع به
    قتال وکشتار کنید و آنان باید در شما خشونت بیابند، و بدانید که خدا همیشه با متقیان است. (۱۲۳) توبه

    تورات:
    «خداوند چنین می گوید: برخیزید و بر قیدار هجوم آورید و بنی مشرق را تاراج کنید. (ارمیا، باب ۴۹ آیه ی ۲۲).

    قرآن:
    به قتال و کشتار برخیزید تا خدا آنان را به دست شما عذاب کند و خوار گرداند و شما را بر آن‌ها منصور و غالب نماید و سینه های قوم مومنین را خنک گرداند و شفا بخشد.و تا خشم دل‌های آنان فرونشاند،(۱۴و۱۵)توبه

    تورات:
    تو برای من کوپال و اسلحه ی جنگی هستی. از تو امت ها را خورد خواهم ساخت و از تو ارابه و سوارش را خورد خواهم ساخت و از تو مرد و زن را خورد خواهم ساخت و از تو پیر و طفل را خورد خواهم ساخت. (ارمیا، باب ۵۱، آیه ی ۱۹ و ۲۳)
    امت های دشمن را خواهد بلعید و استخوان های آنان را خواهد شکست و ایشان را به تیرهای خود خواهد دوخت. (اعداد، باب ۲۴، آیه ی ۸)


    (عامدانه تمام این متن حاوی دستور کشتار بی ترحم در تورات را منتقل کرده ام؛تا ضمن آشنا شدن با مجوزهای تورات نسبت به قتل عام دیگران، که سراسر آن کتاب را به رنگ خون درآورده و تنها راه حل معضلات تاریخی با قصابی دیگران دانسته، ملاحظه کنید.ز سوی دیگر در مطابقه ی این آیات تورات با احکام نورانی قرآن، که به دفعات و در مراتب گوناگون رعایت حال زیر دستان و اسیران و دشمنان و رعایت اصل آشتی و گفت و گو را توصیه دارد، معلوم می کند که چرا یهودیان این همه نسبت به اسلام و پیامبر و قرآن کینه توزند، زیرا می بینند احکام درخشان قرآن به آدمی تذکر می دهد که نباید مراسم و میهمانان عروسی مردم یک ده در افغانستان را به فرض دشمن انگاشتن آنان، از فراز آسمان، با ناپالم سوزاند، نباید به حقوق دیگران، چنان که در فلسطین و عراق شاهدیم، تجاوز کرد و نباید به تمناهای قومی و قبیله ای تسلیم شد و خود را از دیگران برتر شمرد، پس اسلام را ناقض فطرت قصاب منش خود یافته اند و علیه آ می جنگند. از سوی دیگر متن برخی از این آیات تورات، به روشنی تصویری از اجرای یک قتل عام کامل و تا آخرین نفر را ارائه می دهد.)(مدخلی بر ایران شناسی بی دروغ و بی نقاب، ۳۹و۴۰)

    آیا چهره شیطان و شدت خشم و کینه او نسبت به آیات قتال و کشتار قرآن و اربابی مومنین را به وضوح مشاهده کردید؟

    پاسخحذف
  37. با توکل بر خدا و سلام بر شما ، لا اله الا الله ،

    آقایان و خانم ها لطفا به آیات زیرتوجه کنید ، خدا می فرماید فرستادیم ما به سوی شما رسولی ( محمد ) را که گواه است بر شما ، همچنان که فرستادیم ما به سوی فرعون رسولی ( موسی ) را ،

    سئوال : آیا محمد رسول الله که مرده است در حال حاضر بر ما گواه است ؟؟؟؟؟!!!!! پاسخ : نه ، چون خدا کشته و مردگان را بر اعمال مردم زنده گواه قرار نداده است ، و کشته و مردگان در قبال زندگان نزد خدا در هیچ اموری مسئول نیستند ، بنابراین محمد گواه بر قوم خودش در موقع زنده بودنش بوده است ، و امر و نهی اش برای قوم خودش حجت بوده است نه برای ما ، چون محمد دیگر بر ما گواه نیست و قادر نیست که امر و نهی را برای ما بکند و ما ملتزم به اطاعت از او باشیم ، و فقط آیات فرستاده شده از طرف خدا در قرآن برای ما حجت است ، و این همان مصداق اطاعت از رسول الله ( محمد) می باشد ، چون ما بندگان مومن واقعی خدا در شعار و عمل به آیات قرآن عمل می کنیم که خدا آن را به محمد رسول الله فرستاده است ، و ما در شعار و عمل در مقابل آیات خدا در قرآن تسلیم هستیم و به آیات خدا در قرآن ایمان آورده ایم ، و همچنین موسی نیز بر فرعون و قومش و بنی اسرائیل گواه بوده است ، و امر و نهی موسی فقط برای فرعون و قومش و بنی اسرائیل حجت بوده است و بعد از مرگ موسی ، رسولان بعد از موسی و آیات خدا در تورات ، برای مردم زمان خودشان حجت بوده است ، نه موسی مرده و سخنانی که از طرف دیگران به موسی نسبت داده می شده است ،

    انا ارسلنا اليكم رسولا شاهدا عليكم كما ارسلنا الي فرعون رسولا ، مزمل ( 15 )
    همانا فرستاديم بر شما رسولی كه گواه است بر شما چنانكه فرستاديم بسوى فرعون رسولی

    فعصي فرعون الرسول فاخذناه اخذا وبيلا ، مزمل ( 16 )
    پس عصيان كرد فرعون رسول را پس گرفتيمش گرفتنى سخت‏
    فكيف تتقون ان كفرتم يوما يجعل الولدان شيبا ، مزمل ( 17 )
    پس چگونه پرهيزکار شوید اگر کافر شوید روزى را كه بگرداند كودكان را پير

    و همچنین این مطلب در رابطه با گواه بودن رسالت عیسی بر قومش نیز مصداق پیدا می کند ، چون عیسی فقط تا هنگامی که در میان قومش زنده بوده است را نزد خدا گواهی می دهد ، و عیسی می گوید حق من نیست که بعد از مرگم گواه بر قومم باشم ، چون بعد از مرگم دیگر گواه بر اعمال قومم نیستم ،


    لطفا به آبات زیر در رابطه با امر و نهی و گواه بودن رسول ( عیسی ) در میان قومش توجه کنید :

    و اذ قال الله يا عيسي ابن مريم ا انت قلت للناس اتخذوني و امي الهين من دون الله قال سبحانك ما يكون لي ان اقول ما ليس لي بحق ان كنت قلته فقد علمته تعلم ما في نفسي و لا اعلم ما في نفسك انك انت علام الغيوب ( 116 )
    و هنگامى كه گفت خدا اى عيسى بن مريم آيا تو گفتى به مردم كه بگيريد من و مادرم را خدايانى جز خداوند گفت منزّهى تو نرسد مرا كه گويم آنچه را سزاوار من نيست اگر مى‏گفتمش همانا مى‏دانستيش مى‏دانى آنچه را در نهاد من است و ندانم آنچه را در نهان تو است همانا توئى تو داناى نهانها

    ما قلت لهم الا ما امرتني به ان اعبدوا الله ربي و ربكم و كنت عليهم شهيدا ما دمت فيهم فلما توفيتني كنت انت الرقيب عليهم و انت علي كل شي‏ء شهيد، مائده ( 117 )
    نگفتم بديشان جز آنچه مرا فرمودى كه پرستش كنيد خدا را پروردگار من و پروردگار شما و بودم گواه بر ايشان مادامى كه بودم در ايشان تا هنگامى كه مرا میراندی تو مراقب ايشان بودى و توئى بر همه چيز گواه‏

    ان تعذبهم فانهم عبادك و ان تغفر لهم فانك انت العزيز الحكيم ، مائده ( 118 )
    اگر عذابشان كنى ايشانند بندگان تو و اگر بيامرزيشان همانا توئى عزّتمند حكيم‏

    قال الله هذا يوم ينفع الصادقين صدقهم لهم جنات تجري من تحتها الانهار خالدين فيها ابدا رضي الله عنهم و رضوا عنه ذلك الفوز العظيم ، مائده ( 119 )
    گفت خدا اين است روزى كه سود دهد راستگويان را راستى ايشان آنان را است باغهائى كه جارى است زير آنها جويها جاودانند در آن هميشه خوشنود است خدا از ايشان و خوشنودند از او اين است رستگارى بزرگ‏

    لله ملك السماوات و الارض و ما فيهن و هو علي كل شي‏ء قدير ، مائده ( 120 )
    خداى را است پادشاهى آسمانها و زمين و آنچه در آنها است و او است بر همه چيز توانا

    نتیجه : گواهی دادن رسول زنده بر قومش نزد خدا اعتبار دارد نه رسول مرده یا کشته شده، و همچنین اطاعت کردن از رسول زنده برای مردم حجت است نه اطاعت از سخنان منتسب به رسول مرده یا کشته شده ،

    ما توفیقی الا بالله .

    پاسخحذف
  38. اى فرزندان اسرائيل ياد كنيد از نعمتهايم كه بر شما ارزانى داشتم و اينكه من شما را بر جهانيان برترى دادم .[ بقره:۴۷]

    ما به بنى اسرائيل كتاب و حكومت و نبوّت داديم، و روزى پاکیزه عطا نموديم، و آنان را بر جهانيان برترى داديم.[جاثیه :۱۶]

    ما سلیمان را به داوود بخشیدیم؛ چه بنده خوبی! زیرا همواره به سوی خدا باز می‌گشت. [صـ : ۳۰]

    و به راستی به داوود و سلیمان دانشی عطا کردیم، و آن دو گفتند: ستایش خدایی را که ما را بر بسیاری از بندگانِ باایمانش برتری داده است. [نمل : ۱۵]

    و چون نزد سلیمان آمد. گفت: آیا مرا به مالی کمک می‌دهید؟ آنچه خدا به من عطا کرده، بهتر است از آنچه به شما داده‌است.بلکه شما به ارمغان خود شادمانی می‌نمایید. [نمل : ۳۶]

    (مورخ معتقد است از زمان خروج قوم از مصر و از صحرای سینا و استقرار آن ها در میان مردم منطقه ، یهودیان پیوسته در تنازع و تضاد با همسایگان خود زیسته اند.که اوج آن در زمان داوود و سلیمان ظهور میکند.
    و از آن که هلنسیم تا بودیسم را تواناتر از آن میبینیم که از نفوذ ، یهوه (خداوند) ، دچار هراس شده باشد ، پس این ناهماهنگی را به طور طبیعی باید ناشی از رسوخ ایذایی و خراب کارانه مرسوم یهودیان ، به ویژه در اقتصاد همسایگان بدانیم.)
    (تاملی در بنیان تاریخ ایران.کتاب ساسانیان. جلد سوم ص ۲۳۷)

    اوج خشم و کینه ی شیطان نسبت به رحمان وسلیمان و داوود را حس کردید؟

    حالا شیطان توضیح نمیدهد که چرا سلیمان وداوود و این یهودیان خراب کار و قمار باز که تمام ثروت خود را از راه ربا و دزدی جمع کرده اند ، در قتال موسوم به پوریم وسوسه نشده اند ،حتی یک گوشواره طلا بردارند ، وبلا فاصله پس از کشتار کفار جاهل ، درست مثل نقش رستم ، کعبه ی یکتا پرستی را روی بت خانه بنا می کرده ا ند!!

    پاسخحذف
  39. جا دارد تذکر دهم که اشاره ی سوره ی نجم به لات و عزی و منات،اشاره به نام بت ها ی عصر جاهلیت نیست .

    بلکه، لات و عزی و منات ، اشاره به فرشتگانی است که مردم دوران پیامبر ، پیش از اسلام ، به شکل مونث برای شفاعت میخواندند.

    درست مثل نصاری که پیش از اسلام مسیح را برای شفاعت میخواندند.خداوند هم بی کارگی مسیح را ،در آیات مختلف توضیح میدهد.

    به همان ترتیب رحمان در آیات سوره نجم ، با دکر نام لات وعزی و منات ،اولا توضیح میدهد که جنسیت شان دختر نیست و این نام گذاری اشتباه است و دوم فرشتگان ، درست مثل پیامبران ،در شفاعت اختیاری ندارند.

    پس نتیجه میگیریم ، اعراب پیش از پیامبر بت پرست نبودند.

    پاسخحذف
  40. سلام به پیشگاه خداوندم که صاحب کاینات است واطاعتش واجب.
    برادرم مسیح گرامی سلام وتشکرازمهرتان.
    به نظرمی آدبحث اطاعت ازرسول یک بحث بی نتیجه است.درست مثل کاری که شیعیان وسنیهادرموردبقیه مسایل دین انجام می دهند!قرآن آمده تاهادی باشداینکه بایدازرسول اطاعت کردامری است اجتناب ناپذیر!اماامروزه که رسول نیست این اطاعت به کی محسوب می شود؟؟پرواضع است که قرآن!زیرا اگربگویم سنتی ازاوبه جای مانده وبایدپیروی این سنت بودسوال برانگیزمی شود.واولین سوال این است که ازکجابایدبدانیم که این گفته هامنتصب به اوست ومرورزمان ازآن نکاسته وبرآن نیفزوده!!بنابراین منطقی ترین عمل اطاعت ازکلام الله است که حکم هدایت مارادارد.وغیرازاین همان جنگ زرگری است که به قول پدرم بین مسلمین تاابدخواهدماند.امام ورهبر هر مسلمانی امروزه کتاب هدایتش است.کلامی که حافظی قدرتمندداردوفرموده ازآن نگهداری می کند تاازگزندهردستی درامان باشد.مادنبال هدایتیم آن هم مستقیم ازخدای تعالی.به فرستادگانش بنابر فرمایش خداوندم احترام داریم وایمان داریم آنان که مردندنزداوروزی می خورندوهیچ دخالتی درامور زندگان ندارند.این چیزسختی نیست که قبولش خارج ازدرک باشد.بنابراین بیایم به اصل بپردازیم که فرعایت دچارتفرقه ونفاق می شود.برادرگرامی منصوربخوبی این اصل راتوضیح دادندوبسیارهم گویا گفتند.درپناه حق باشید.

    پاسخحذف
  41. سلام به خداوندم که نوراست.
    یادم رفت اشاره کنم به سایه!لطف کنیدوخداوندراحتی دراشاره تان به نیکی نام ببریدودرمثال هم ازبردن کلمات نازیباخودداری کنید.این طرز نام بردن اسم خدای عزیزم وکتاب هدایتش اصلامنصفانه نیست.نام خدارابه زیباترین وبهترین آهنگ بخوانیدلطفا.ممنون وهمینطوربقیه دوستان.عجیب است که من ازایرانیهاخیلی می شنوم که نام امامها وپیامبران رابه نیکی وپسوندمی خوانندونام زیباوعزیزپروردگارراخودمانی وبی ریخت!!!!

    پاسخحذف
  42. منصور گرامي سلام
    شما فرمودید:
    بنابراين اطاعت از خدا و اطاعت از رسول دو چيز نيست بلكه به يك مطلب واحد كه همانا قرآن است اشاره دارد.
    ===========================
    عرض مرا لطفن دقیقا متوجه شوید که چیست! فرض کنید اصلا من هم برداشتم از اطعیوا الرسول همانند تاویل شماست، پس این مطلب را رها کنید و جواب سوال مرا بدهید!
    سوالم این است که آیا مگر الله جل جلاله حرف زدن خود را بلد نبوده که اطاعت از قران را به روشی بیان فرموده که سبب گمراهی همه انسانها شده غیر از شما چند نفر!
    اگر اطاعت از رسول کفر است الله جل شانه که غیب و آینده را میدانست پس میدانست حالت امت را پس از وفات رسولش..... پس باید 300 بار میفرمود اطاعت از رسول کفر است، نه اینکه برعکس عمل کند و 300 بار بگوید از من و از رسول من اطاعت کنید!
    هر عربی در هر گوشه زمین میداند معنی این جمله چیست! هر عربی( با توجه به الفبای زبان عربی) از این جمله عکس آن چیزی را میفهمد که شما تاویل میکنید پس آیا الله سبحانه تعالی قصد گمراه کردن ما را داشته یا عربی نمیدانسته و سبحانه و تعالی عما یصفون
    و یا اینکه شما زورگویی را مذهب خود قرار داده اید. و از ما میخواهیم سیاه را به سفید معنی کنیم.
    اي منصور عزیز هر چقدر که خطبه بخوانید ، باز من جواب این سوال ساده را میخواهم و خواهش میکنم سوال را با سوال جواب ندهید شنیدن جوابی صریح و روشن آرزویم است! (آنچه یافت می نشود آنم آرزوست)

    پاسخحذف
  43. الله جل جلاله چون میدانست مسلمانان بعد وفات رسولش مرده پرستی میکنند، پس ببینید چگونه فقط در یک آیه سه بار آن را رد میکند
    أَمْوَاتٌ غَیرُ أَحْیاءٍ وَمَا یشْعُرُونَ أَیانَ یبْعَثُونَ«21» سوره نحل
    آنهایی که غیر از الله میخوانید:
    1 مردگان هستند
    2 زنده نیستند؛
    3 و نمی‌دانند در چه زمانی محشور می‌شوند!
    پس حالا مرده پرست شیعه مذهب، برای اثبات مرده پرستی باید یک کیلو لاغر شود تا قران را برعکس معنی کند
    ای مدعیان پیروی از قران!
    برای اثبات اینکه اطعیوا الرسول همان اطعیوا الرقران است کس یک کیلو لاغر میشود . و چه کسی آسمان را میبافد به ریسمان؟
    و آری آری چه کسی فورا میتواند در تایید پیروی از رسول 300 آیه بیاورد؟ شما یا ما؟
    آیا اندیشه نمیکنید؟ آیا از روزی که باید جلوی الله بایستید نمی هراسید که روز را معنی میکنید به شب؟؟؟؟
    وَاتَّخَذُوا آیاتِی وَرُسُلِی هُزُوًا

    پاسخحذف
  44. سلامٌ قولاً من رب رحيم.

    سلامى خاص شايسته ى خواهر عزيزم نسيم یکتاپرست که وجود مبارکش نسیمی دل نوازیست که مرا بیشتر از قبل به این مکان مبارک جذب نموده است.

    خواهرم سخنانی که از دل طاهرت سرچشمه گرفته عنوان هر نوشته ایست که نوشته یا خواهم نوشت.

    بله خواهرم واقعیت همین است که شاهد بر آنیم:

    ما را جز کتاب مقدسمان راهنمایی آسمانی نیست.

    هرچقدر بگوییم حضرات بخاری و مسلم زحمت کشیده اند و حضرات صحابه و اهل بیت فرمودند هرگز این شعارها به مرتبه ای نخواهد رسید که قسم گویان بر کتابی به دید و قداست قرآن بنگریم.

    آیا اگر ابن مسعود رضی الله عنه قسم گویان حرفی را برایمان گفت ما همه ملزم به اطاعت از اویم؟

    آیا اگر عایشه زوج برگزیده ی نبی الله سخنی برایمان نقل فرمود می باید از او بمانند رسولی اطاعت شود؟

    در تمامی احوال ما باید از آن عزیزان دلیل از کتاب مقدس بجوییم و نه خودشان مصدر و سند ما قلمداد شوند.

    حضرات بخاری و مسلم با استدلال و سندیت قولی شان به اشخاص معروف می خواستند سخنانشان مورد قبول افتد .

    اما برای ما استناد به آنان دلیل شرعی قبول قول نیست.

    چون بر هیچکدام از صاحب قولان نه وحی میشده و نه ما از سوی الله تعالی ( کتاب مقدس ) ملزم به اطاعت از آنان شده ایم.

    برادران گرامی همگی به خوبی شرح کافی در این باب نوشتند و بنده بر اساس وعده ام ملزم به شرح و تفریق بین اصطلاح و وصف نبی و رسول هستم.

    سایه ی گرامی سلامی بهمراه نزول ملایکه بر بندگان صالحش

    سخنان شما نیز سرچشمه اش دل خالص و بی غش تان می باشد و فی الواقع شما لسان حال امت هستید که باید برایشان با دلیل و برهان سخن گوییم.

    بله امت و عموم شان معتقدند اطاعت از الله یعنی پیروی قرآن و اطاعت از رسول یعنی پیروی از احادیث.

    چون دو امر مختلف است میگویند چرا خداوند متعال از اول یک امر اطاعت از خودش سبحانه و تعالی را ذکر نفرموده تا ما دچار این نوع توهاماتمان! نشویم؟

    ممنون استاد گرامی

    که همراهی تان سبب می شود بیشتر و دقیقتر به سخنان الله تعالی خیره شویم.

    ربنا هب لنا من لدنک رحمة و هيئ لنا من أمرنا رشدا

    پاسخحذف
  45. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ، سلام علیکم
    برادر عزیز ،سایه گرامی ،قبلا می گفتی 200 بار اطاعت رسول

    تکرار شده،بعد به 100 بار رضایت دادی ،حالا بیشترش کردی می

    گی 300 بار!!! این جوری معامله مون نمیشه . اگه لطف کنی

    و 30بار از این 300 بار رو آدرس بدی ممنون میشم و دعاگو!!!

    برادر مسیح گرامی فرموده : والله فرق بین رسول و نبی را نمی

    داند.حرف حسابی!خوب ندونستن که عیب نیست،نپرسیدن عیبه!

    رسول کسی است که رساله می آورد . رساله پیام است و رسول پیام آور.
    نبی کسی است که نبا دارد،نبا آگاه شدن از واقعه است.اگر

    شما امروز در خیابان شاهد اتفاقی بوده اید،شما از آن خبر

    دارهستید و اگر به ما گزارش بدهید و در وبلاگ بنویسید به ما

    نبا داده اید: قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا(الکهف/103) ، قَدْ

    نَبَّأَنَا اللَّهُ مِنْ أخْبَارِكُمْ(التوبة/94)، وَلَا ينَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ(فاطر/14)

    با این تعریف ، اطاعت از رسول مشخص میشود.اطاعت از رسول

    یعنی اطاعت از کسی که پیام آورده است.پیامی که محمد بن

    عبد الله آورده معلوم است که قرآن است.آیا از نظر برادرانی مثل

    سایه و مسیح و ... پیام او چیز دیگری است؟آیا تاریخ و سنت

    و روایت پیام رسول الله است؟آیا منظور از اطاعت از رسول اطاعت

    از افرادی مثل علی بن ابیطالب و ابن مسعود و ابن عباس و ابن

    عمر و بعدا بخاری و مسلم و ابو داوود و کلینی و عاملی و

    مجلسی می باشد؟؟؟!!! اکثر منقولاتی که از اینها نقل شده

    یا مزخرف است و باطل یا اضافی و تکراری.

    از دوستان و برادران مدافع حدیث و سنت و عترت و اهل بیت و

    اسامی مشابه دعوت می کنم و با آنان تحدی می کنم که هر

    حدیث و تفسیری که از سادات و بزرگانشان سراغ دارند و ما را

    محتاج آن می دانند،بیاورند. من به تنهائی فقط یک روز مهلت

    می خواهم که مثل آن و یا بهتر از آن را برایشان بیاورم.و دیگر

    نیازی به دوستان قرآنی مثل برادر عزیز منصور و خواهر امة الله و

    دیگران نمی بینم چه رسد به دعوت از جن و انس : قُلْ لَئِنِ

    اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ يأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا يأْتُونَ

    بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا(الإسراء/88) ، فَلْيأْتُوا بِحَدِيثٍ

    مِثْلِهِ إِنْ كَانُوا صَادِقِينَ(الطور/34) اگر راست مي‌گويند سخني

    همانند آن بياورند! چون پیام رسول الله چنین ویژگی دارد،نه مثل

    روایتها و منقولاتی که در کتب روائی و سیره و تاریخ آمده است.

    اما جواب سوال تکراری چرا اطاعت دو بار آمده است؟

    اول اینکه نمی دانیم.حالا چون نمی دانیم پس شما هر چه

    گفتید ما باید بپذیریم؟بهتر نیست بیائید و با همدیگر همفکری

    کرده و در این آیه و آیات مشابه آن تدبر کنیم و به فهم درستی برسیم.
    دوم : شما چگونه می پذیرید که منظور از أَطِيعُوا اللَّهَ در : يا

    أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ ، اطاعت از قرآن است؟ چرا نمی

    گوئید خدا بلد نبوده بگوید اطیعوا القران تا مردم گمراه نشوند؟

    چطور در این مورد می پذیرید منظور قرآن است؟ با این که مثل

    أَطِيعُوا الرَّسُولَ واضح نیست،چون در رسول ،رساله و پیام و قرآن ملحوظ و مقدور است .
    چطور متوجه نمی شوید اطاعت از رسول مختص زمان حیات

    رسول الله است و اطاعت از رسول با اطاعت از عمر و بکر و زید

    و کتاب و غیره فرق دارد؟؟؟!!! چطور درک نمی کنید : عَفَی

    اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يتَبَينَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ

    (التوبة/43) الان معنی و کاربرد ندارد؟

    چطور دقت نمی کنید : ... وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ... ربطی به زمان ما ندارد؟

    چرا فکر نمی کنید: ... فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ

    لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يؤْذِي النَّبِي... مخصوص زمان حیات رسول

    الله بوده است؟
    امیدوارم مجددا مطرح نکنید که : پس از نظر شما قرآنی ها

    بسیاری از آیات زائد و لغو است!!!
    آیاتی از این دست و دیگر آیاتی که ذکر پیامبران قبل و امتهای

    گذشته و داستانهای پیشینیان را بیان کرده،فوائد و درسهای

    خودش را دارد و ضمن این که بیهوده نیستند و برای ما تذکر و

    بینش می آورند ،به معنای این نیستند که اگر ذکری از ابراهیم و

    اسماعیل و یعقوب و موسی و هارون و عیسی علیهم السلام

    شده،حالا ما باید برای ایمان و تبعیت و قدر دانی آز آنها ، مطیع

    تلمود و میسنا و عهد عتیق و عهد جدید و پطرس و پاپ و غیره

    بدهیم!!! أَفَلَا تَعْقِلُونَ !!! أَفَلَا تَتَفَكَّرُونَ !!! أَفَلَا تَتَّقُونَ !!! أَفَلَا

    تَذَكَّرُونَ !!! فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ ؟؟؟ ان شاء الله

    پاسخحذف
  46. خانم نسیم یکتا پرست

    درطول این ۱۹ سال حضورم در ایران منتی دل چپ تر از نوشته های شما نسبت به رب العالمین از بنی آدم نخوانده بودم.

    خداوند شما را به راه راست و صراط حمید هدایت فرماید.

    صد سلام و درود بنده به حضرتعالی .

    یاد شما از رحمان، که صد گردن همانند گردنی که برام عطا نموده فدای او باد، باعث تسکین قلبم شد.

    هر چی که همه ما داریم، حتی بدنمان و خودمان جزو اموال اوست . هرگاه که بخواهد ،در هر زمانی ما را به دنیا میاورد و هرگاه که بخواهد به کتابش منتقل میکند . هیچ اراده ای در برابر ذات شاهنشاهی اش نداریم.

    خانم یکتا پرست به خاطر قرار دادن این نور کمیاب ایمان در قلبتان ، رحمان و رب العالمین و یکتا شاهنشاه مقتدر و قهار را تا میتوانید شکر گذار باشید.

    پاسخحذف
  47. عاشقترین۱۱/۱۷/۱۳۸۹

    خدایا به ما توفیق بندگی واطاعت عطا کن

    پاسخحذف
  48. تصحیح:

    خانم نسیم یکتا پرست

    درطول این ۱۹ سال حضورم در ایران متنی دل چسب تر از نوشته های شما نسبت به رب العالمین از بنی آدم نخوانده بودم.

    پاسخحذف
  49. با سلام

    سایه جان . سوال من برای رسیدن به پاسخ سوالات شما بود اما متاسفانه باز هم با آنها توجه ایی نکردید . وقتی گفته می شود که قران از طریق محمد به مردم ابلاغ شده و کسی جز او برای اولین بار آیات آن را برای مردم نمی خوانده پس اطاعت از محمد به عنوان پیامبر خدا به معنای اطاعت از آیاتی است که خود او برای مردم می خوانده . برای آن دلیل دارم من برای شما مثال آوردم که این تنها در مورد رسول الله محمد نیست که فرمان داده شده که از او اطاعت کنید و در باره همه پیامبران این دستور داده شده ولی بعد از آن خداوند فقط به تبعیت از کتب آسمانی فرمان داده است مثال انجیل و تورات راآوردم که شما بدون هیچ سندی آیه صریح قران را نادیده می گیرید و تنها در حل یک مسئله حکمیت را به انجیل داده اید در صورتی که نمی دانم استناد آن را از کجا آوردید و من احتمال می دهم که به شان نزولی که مذهبیون به ایه نسبت می دهند مراجعه کرده اید که این برای گروهی که تنها می خواهد از قران دلیل و مدرک بیاورد باطل است و همچنین این برای من تعجب آور است که چرا کسانی مثل شما پیدا می شوند که به هر قیمتی که شده سعی می کنند به عقاید خود پایبند باشند حتی اگر تضاد آن با قران ثابت شود . شما تصور کنید که محمد همکنون مبعوث می شد و از زبان خود کلماتی را به خداوند نسبت می داد آیا انگاه لازم نبود که در این جملات گفته می شد که از آنچه که فرستاده خدا برای شما می خواند اطاعت کنید تا بدین وسیله از خدا اطاعت کرده باشید ؟ اصلا کجاست آن فرمانی که خداوند مستقیم به ما ابلاغ کرده باشد تا اطیعوا الله را در ان بیابیم و اطیعوا رسول را در چیز های دیگر ؟

    جناب سایه . متاسفانه این روزها من حال خوشی ندارم و علاقه چندانی هم به سر کله زدن ندارم مطالبی می اورم می خواهید بخوانید و یا می خواهید باز هم به عادت سابق خود بازگردید و اهمیت ندهید . خود جنابعالی مختارید .
    بلاغ يعني رساندن پيام بصورت آشكار و آیات قران به واسطه كلمه « انما» وظايف ییامبر را محصور مي كند به ابلاغ رسالت ( قرآن) به عبارت ديگر تنها وظيفه اي كه از ناحيه خداوند بر عهده پيامبر عزيز اسلام گذاشته شده بود فقط و فقط ابلاغ قرآن بوده كه بخاطرش مبعوث شده است . تنها پيام پيامبر يا رسالت رسول ، قرآن است. اين مطلب توسط آیات قران فرياد زده می شود ولی اگر گوش شنوايي وجود داشته باشد


    فإن حاجوك فقل أسلمت وجهي لله ومن اتبعن وقل للذين أوتوا الكتب والأمين ءأسلمتم فإن أسلموا فقد اهتدوا وإن تولوا فإنما عليك البلغ والله بصير بالعباد(20/آل عِمران)

    وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ) تغابن – 64)

    وأطيعوا الله وأطيعوا الرسول واحذروا فإن توليتم فاعلموا أنما على رسولنا البلغ المبين(92/المائِدَه)

    مَّا عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاَغُ وَاللّهُ يَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَكْتُمُونَ ) مائده – 5 )

    وإن ما نرينك بعض الذي نعدهم أو نتوفينك فإنما عليك البلغ وعلينا الحساب(40/الرعد)




    اين آيات بواسطه كلمات " انما " و " الا " تنها وظيفه رسول را ابلاغ رسالت(كتاب آسماني) دانسته است ، مسلماً هدايت و رستگاري احدي جز به دست خداوند نيست و پيامبر هرگز چنين وظيفه اي ( هدایت ) را بعهده نداشته است ، تنها وظيفه پيامبر ابلاغ پيام خداوند ) قرآن ) بوده است. . قران می گوید که تنها ماموریت رسول ابلاغ بوده است و يكي از دلایلش وجود ادات حصر و استثناء در آيات مذكور است كه اين وظيفه را محصور به ابلاغ كرده اند

    ادامه دارد

    پاسخحذف
  50. ما در باره کتاب خدا صحبت می کنیم که تمامی جملاتش معجزه است و بر اساس قاعده ایی منظم چیده شده است وقتی خداوند برای وظیفه رسول انحصار می آورد ممکن نیست این انحصار را در آیات دیگر بشکند اگر خداوند می فرماید از رسول اطاعت کنید و نه از محمد در آن معنایی نهفته شده که باید از آن استخراج شود و نه اینکه تصور کنید که مثل کتابهای رمان و داستان یک نویسنده عادی است که در آن فرقی بین محمد و رسول الله وجود ندارد !

    اصلا چرا خدا امر به پيروي از رسول داده است؟
    چرا به ما امر ميكند كه به رسول ايمان بياوريم و چرا خدا پيامبر را پيامبر ناميده است؟
    آيا اطاعت از رسول به معناي اطاعت از قرآن است يا به معناي اطاعت از كتب حديثی است ؟
    آيا خدا به ما دستور داده است که از كتبي كه صدهها سال بعد از نبی گرامی نوشته شده و نوشته های آن به پيامبر نسبت داده شده پيروي كنيم؟
    اگر كسي از شما پرسيد پيامبرتان كيست و چه چیزی گفته است شما به او چه جوابي ميدهيد؟
    چه کتابی به او ارائه می دهید ؟
    بحار الانوار یا صحیح بخاری ؟
    اگر از شما پرسيدند يكتاپرستي چيست شما در جواب كدامين سخن پيامبر را ذكر خواهيد كرد؟این یکی ( الَّذِى جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشاً وَالْسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنْزَلَ مِنَ الْسَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَكُمْ فَلاَ تَجْعَلُوا لِلّهِ أَنْدَاداً وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ) و یا این یکی که به محمد نسبت داده اید ( زمین و آسمان و هر چه درون آن است برای من و اهل بیتم افریده شده است )!!!! اگر از شما پرسيدند نظر پيامبر شما راجع به عيسي چيست ، شما چه جوابي خواهيد داد؟ اگر از شما پرسيدند كدامين كتاب سخنان پيامبر شماست شما كدام كتاب را به او معرفي ميكنيد ؟ قرآن و یا کتب مختلف و سراسر تحریف حدیثی و روائی مذهبتان را ؟

    لطفا توجه کنید چند قرن بعد از مرگ پيامبر مذهبیون شروع به جمع آوری احادیثی کردند که آن را منسوب به پیامبر و صحابه و اهل بیت می دانستند . اصحاب فرقه ها كتاب قرآن را ناكافي دانسته و شروع به جمع آوري ساير گفته هاي که منسوب به پيامبر بود نمودند ، غافل از اينكه پيامبر خود تنها از قرآن پيروي ميكرد و يكي از دلايل موفقيت پيامبر هم همين بود. اهل فرق آمدند گفتند كه حديث و سنت تشريح كننده قرآن است و به اين طريق هرجا كه آیات قرآن با پيشفرضهاي ذهني آنان نميخواند با چند حديث آن را تطبيق ميدادند. چندي بعد از پيامبرعده اي آمدند و بر اساس احادیثی که جمع کرده بودند گفتند که پيامبر سايه نداشت ! عده اي ديگر گفتند تمام دنيا و ماوراء آن بخاطر پيامبروعلی و زهرا ساخته شده است.! عده اي ديگر عرض كردند كه پيامبر از چهار طرف ميديد و با چشمهاي باز ميخوابيد ! عده اي ديگر گفتند كه پيامبر در يك روز 700 يهودي را به قتل رساند ! گروهی دیگر مدعی شدند که علی می تواند مانند خدا کن فیکون کند وبه ما شفا و درمان برساند و آخر سر هم گروهی محبت اهل بیت را کلید بهشت دانستند و فرقه مقابل محبت صحابه را و الا آخر

    این در صورتی است که مذهبیون مدعی هستند که آخرين خطبه پيامبر و مشهورترین آن ( غدیر ) در حضور هزاران نفر انجام شده است ولی حتی اين خطبه هم به چندين حالت مختلف در تاريخ نقل شده است. هر فرقه اي براي خود نقل قولی را انتخاب كرده است.اين در حالي است كه در اكثر احاديث ديگری که آنها نقل می کنند دو يا سه نفر ديگر حضور داشته اند ولي در اين يكي هزاران نفر حضور داشته اند ولي باز هم با وجود اينكه هزاران نفر حرف پيامبر را با گوش خود می شنيدند ولي در تاريخ به سه طريق مختلف و متضاد با هم این روایات نقل شده است . اين براي ما ثابت ميكند كه در نقل و گرداوری احاديث ديد و تعصبات فرقه ای گردآورندگان حديث اثر داشته است و بيشتر سياسي و فرقه ای بوده تا دینی . هزاران نفر نتوانستند يك حرف پيامبر را سالم براي ما منتقل كنند زيرا كه كتب حديث از شايعات گرد آوري شده است و خداوند هیچ گونه تضمینی برای حفظ آن نداده است در صورتی که قران در یک کتاب و بدون کوچکترین تحریفی بدست ما رسیده است این نشان می دهد که هیچگاه قرار بر این نبوده که غیر از قران چیزی دیگری از جانب رسول الله به ما برسد

    ادامه دارد ...

    پاسخحذف
  51. زماني كه خدا ميفرمايد "اطيعوالله و اطيعوا الرسول" پيروان حديث انتظار دارند كه خدا يك منبع داشته باشد و رسول هم منابعي ديگر داشته باشد.به همين خاطر زماني كه به آنان ميگوييد از حديث پيروي نكنيد فورا در جواب ميگويند كه مگر خدا نگفته اطيعوا الرسول. بعد ميگويند كه پس شما كه از كتب حديث پيروي نميكنيد رسول را رد كرده ايد.!!!! غافل از اينكه پيروي از رسول يعني پيروي از قرآن. كسي كه از قرآن پيروي كند در واقع و صددرصد از رسول پيروي ميكند.چند مثال را از خود قرآن در اين رابطه ذكر ميكنم :

    خداي قادر توانا در سوره مجادله ابتدا يك سري احكام راجع به طلاق ذكر ميكند و سپس در آيه چهارم بيان ميدارد كه اين احكام براي كساني است كه به خدا و رسول ايمان دارند و در ادامه ميفرمايد اين حدود خداست و بايد اجرا شود و در آيه بعدش در ادامه ميگويد كه كساني كه حدود خدا را اجرا نكنند با خدا و رسول جنگيده اند.

    فَمَن لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ مِن قَبْلِ أَن يَتَماسَّا فَمَن لَمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِيناً ذلِكَ لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ
    اگر نتواني، پس قبل از هرگونه تماسي، دو ماه پي در پي روزه بگير. اگر نميتواني روزه بگيري، پس شصت فقير را غذا بده. به خدا و رسولش ايمان آوريد. اينها قوانين خدا هستند. کافران گرفتار عذابي دردناک شده اند.

    همانطور كه ميبنييم احكام را خود خدا بيان ميكند و سپس ميگويد كه اين احكام براي كساني است كه به خدا ورسول ايمان دارند و در ادامه ميفرمايد كه كساني كه اين احكام را اجرا نكنند با خدا و رسول جنگيده اند. همانطور كه ميبينيد همه اش راجع به خود قرآن است و از كتب حديث حرفي به ميان نيامده است.

    در سوره طلاق خداي مهربان ابتدا احكام را بيان ميدارد سپس در آیه یازده اعلام ميدارد كه اين آيات خداست كه رسول بيان ميدارد و در واقع به اين طريق اعلام ميدارد كه رسول نماينده خداست و شما بايد از رسول اطاعت كنيد زيرا كه خدا از طريق رسول احكامش را بيان ميدارد.

    رَسُولاً يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّهِ مُبَيِّنَاتٍ لِيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحاً يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَداً قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقاً
    رسولي که آيات خدا را به روشني براي شما ميخواند تا کساني را که ايمان دارند و پرهيزکار هستند از تاريکي به روشنايي هدايت کند. هر کس به خدا ايمان داشته باشد و پرهيزکار باشد، او، او را به باغهايي با نهرهاي جاري داخل خواهد کرد؛ آنها در آن جاودان باشند. خدا سخاوتمندانه به او روزي خواهد داد.

    در طول 23 سال قرآن به تدريح برپیامبر نازل شد و به همين خاطر كتاب قرآن در طي 23 سال كامل شد. پس زماني كه خيلي از احكام هنوز بر پيامبر نازل نشده بود در آن موقع وظيفه رسول هنوز تمام نشده بود و اصحاب ميبايست در موارد جديد چشم به پيامبر بدوزند تا كه باقي موارد بر او نازل شود.

    أَتَى‏ أَمْرُ اللَّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى‏ عَمَّا يُشْرِكُونَ
    فرمان خدا از قبل صادر شده است، در آن عجله نکنيد. ستايش او را و آن بلند مرتبه، چطور ميتوانيد براي او شريک قرار دهيد

    اما در زمان ما كتاب قرآن كامل است و تنها راه پيروي از پيامبر پيروي از كتابی است که از طریق او به ما رسیده شده است كه همان قرآن است.

    ادامه دارد ..

    پاسخحذف
  52. مردم از پیامبر حکم طلب می کردند ولی پیامبر آنها را به حکم خدا ارجاع می داد و تابع آن چیزی بود که از طرف خداوند قرار بود بر او نازل شود .

    قُلْ إِنِّي عَلَى‏ بَيِّنَةٍ مِن رَبِّي وَكَذَّبْتُم بِهِ مَا عِنْدِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ
    بگو، «من از طرف پروردگارم اثباتي محکم دارم و شما آن را تکذيب کرده ايد. آنچه را در آن عجله ميکنيد، نزد من نيست. همه ي قضاوت از آن خدا است، او حقيقت را حکايت ميکند و تصميم گيرنده اوست.»

    و حکم خدا دارای امتیازات ویژه ای است از جمله مبین و بدون اختلاف بودن که به هیچ نحوه نمی توان برای کتب حدیثی اینگونه ویژگی ها را متصور شد .

    - در آيه زير خدا ميفرمايد :

    واطيعوا الله واطيعوا الرسول فان توليتم فانما على رسولنا البلغ المبين
    از خدا اطاعت كنيد و از رسول اطاعت كنيد. اگر شما روي بگردانيد، پس تنها ماموريت رسول ما رساندن پيام است.

    خداي مهربان در اين آيه اطاعت از رسول و اطاعت از خدا را بطور جداگانه ذكر ميكند بطوريكه يكبار ميگويد "اطيعوا الله" و بار ديگر ميفرمايد "اطيعوا الرسول". دو تا اطاعت ذكر شده است. جالب اين است كه در ادامه ميفرمايد :" تنها ماموريت رسول ما رساندن پيام است."آيا اين اتفاقي است كه بعد از ذكر " واطيعوا الله واطيعوا الرسول" خدا بگويد كه":" تنها ماموريت رسول ما رساندن پيام است " آيا اين اتفاقي است؟؟؟؟

    تلك ءايت الله نتلوها عليك بالحق فباي حديث بعد الله وءايته يؤمنون
    اينها آيات خداست كه ما به حقيقت بر تو مي خوانيم. به كدام حديث به غير از خدا و آياتش ايمان دارند؟

    - اگربه آیه 59 سوره حشر دقت كنيم متوجه نكته زيبايي خواهيم شد.

    ذلك بانهم شاقوا الله ورسوله ومن يشاق الله فان الله شديد العقاب
    اين به دليل آن است كه آنها با خدا و رسولش مخالفت كردند. خدا در اجراي مجازات براي كساني كه با خدا و رسول او مخالفت كنند، سخت گيرترين است.

    همانطور كه ميبينيم خدا ميفرمايد " شاقوا الله ورسوله " و به اين طريق خدا و رسول را بغل هم قرار ميدهد. ابتدا از اذيت خدا و رسول صحبت ميكند اما در ادامه ميگويد " ومن يشاق الله ". اين به اين معناست كه خدا پشت همه اين قضيه هاست. آیا مگر می شود خداوند را اذیت کرد ؟ در واقع مشركين رسول را اذيت ميكردند و اين يعني مخالفت با پيام خدا و در نتيجه يعني مخالفت با خدا . پس وقتي كه خدا ميفرمايد ار خدا و رسول اطاعت كنيد مانند آن چیزی که در مورد اذیت کردن خدا و رسول آورده شده منظورش اطاعت از دو منبع جداگانه نيست بلكه همه اش يك منبع است كه بوسيله رسول به ما معرفي شده است.

    ادامه دارد ...

    پاسخحذف
  53. زماني كه پيامبر اسلام را تبليغ ميكرد تعداد زيادي از اصحاب ديگر هم مشغول تبليغ اسلام بودند

    واذا تتلى عليهم ءايتنا بينت تعرف في وجوه الذين كفروا المنكر يكادون يسطون بالذين يتلون عليهم ءايتنا قل افانبئكم بشر من ذلكم النار وعدها الله الذين كفروا وبئس المصير
    هنگامي كه آيات ما آشكارا برايشان خوانده مي شود، پليدي را در چهره كافران تشخيص مي دهي. آنها نزديك است به كساني كه آيات ما را برايشان مي خوانند،حمله كنند. بگو: "آيا مي خواهيد شما را به بسيار بدتر از اين آگاه سازم؟ خدا دوزخ را به كساني كه ايمان ندارند، وعده داده است؛ چه سرانجام فلاكت باري."

    همانطور كه در آيه ميبينيد كساني ديگر هم همراه پيامبر در جاهاي مختلف آيات خدا را براي مردم ميخواندند. اگر پيام قرآن به تنهايي كافي نيست و احتياج به تفسير دارد پس چگونه پيامبر به ديگران اجازه ميدهد آيات را براي مشركين تلاوت كنند مگر همه مثل پيامبر مفسر قرآنند؟

    8- قل اي شيء اكبر شهدة قل الله شهيد بيني وبينكم واوحي الي هذا القرءان لانذركم به ومن بلغ ائنكم لتشهدون ان مع الله ءالهة اخرى قل لا اشهد قل انما هو اله وحد وانني بريء مما تشركون
    بگو: "شهادت چه كسي بالاترين است؟" بگو: "شهادت خدا. او ميان من و شما شاهد است كه اين قرآن* به من وحي شده است، تا آن را به شما و به هر كس كه به آن دست يابد، ابلاغ كنم. درواقع، شما در كنار خدا به خدايان ديگر هم شهادت مى دهيد." بگو: "من مانند شما تشهد نمى گويم؛ فقط يك خدا وجود دارد و من شرك شما را رد مى كنم.

    دوست عزیز سایه ، لطفا آيه بالا را يكبار بخوانيد . چيزي كه جالب است جمله زير است :"واوحي الي هذا القرءان لانذركم به ومن بلغ""و اين *قرآن* به من وحي شده است، تا آن را به شما و به هر كس كه به آن دست يابد، ابلاغ كنم." به ضمير "ه" در كلمه "به" توجه كنيد همانطوری كه ميبينيد خداي مهربان ميفرمايد كه اين قرآن به رسول وحي شده است تا با آن (يعني قرآن) شما را هشدار دهد نه چیز دیگری . .

    آيا ديگر حرفي باقي مانده است؟

    پاسخحذف
  54. سلام خداوند بي همتا بسوى شما خواهران و برادران ايمانى

    سخن را مى توانيد در پست بعدی هم ادامه دهید.

    پاسخحذف
  55. إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَالَّذِینَ هَادُواْ وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ ۰بقره، ۶۲)

    شیطان که درست مانند انکار آیات واضح قلم ، جند ده صفحه کاغذ خدا را در انکار و رد هادوا بودن بنی اسراییل با نوشتن حرف مفت سیاه کرده ، قادر نیست به شما توضیح دهد که داوود و سلیمان و موسی و بنی اسرییل که رحمان از آن ها به عنوان پیشوایان هدایت مردم نام برده و آنان را بر جهانیان برتری داده است،
    روز قیامت در کدام یک از گروه های نام برده آیه بالا قرار خواهند گرفت؟

    جنان که هادوا در آیه بالا پیش از نصاری قرار گرفته است.
    همه میدانیم که پیش از دین عیسی ، دین موسی میشود.

    هنوز هم چهره کریه شیطان مریض را نمیبینید؟

    پاسخحذف
  56. موسی به قوم خود گفت: از خدا یاری خواهید و صبر کنید که زمین ملک خداست، آن را به هر کس از بندگان خود خواهد به میراث دهد، و حسن عاقبت مخصوص اهل تقواست. (۱۲۸)اعراف

    براساس حکم رسمی رحمان پیش از به قدرت رسیدن جهانی انجام هر گونه مبارزه و جنگ وجدال با دشمنان خدا عملی مشرکانه و جاهلانه‌؛ و حماقت وکفر کامل محسوب میشود. و تحریک کننده اش کسی جز شیطان کثافت نیست.

    رحمان حکم میکند که در چنین موقعیتی ‌؛ تنها راه حل ؛دعا و خواندن خدا و سپس صبر برای قبولی دعاست . ولا غیر.

    رحمان برای شما از راه تعریف داستان نجات نوح و بنی اسراییل و……می گوید : همان طور که آن ها را نجات دادم شما را هم با عذاب سران جهان نجات داده و وارثان زمین میکنم. در صورتی که با آن ها نجنگید و مرا برای نجات بخوانید.

    به نظر شما رب العالمین عاجز است همان بلایی را که بر سر هواپیمای ارومیه آورد . هنگام برگزاری نشست مجمع عمومی سازمان ملل به سر هواپیماهای حامل روسای جمهور تمام کشور های جهان در اقیانوس آرام بیاره به گونه ای که اثری ازشون باقی نماند. واین همه دولت را بی صاحب بگذارد.

    (امروز که دشمن همیشگی مسلمین و برهم زنندگان امنیت عمومی انسان، که در پانصد سال اخیر برنامه ریزی و رهبری غارتگران و جانیان بین المللی را بر عهده داشته اند، به بی اثری اسباب های کشتار خویش در مقابله با مسلمین آگاه اند و با سرشکستگی در منظر عمومی جهانیان شکست های نظامی مستقیم و غیر مستقیم، از مردم افغانستان و عراق و لبنان و فلسطین را تجربه می کنند، زمان آن است تا برای تکمیل این غلبه، جبهه ی وسیع تر دیگری بگشاییم، پرچم پوریم را برافرازیم و جعلیات فرهنگی یهودیان برای مراکز تمدن باستانی جهان را در مقابل دیدگان روشن بینان جهان ورق بزنیم.)/ایرانشناسی ۱۹۶/

    (کیفر خواست:
    دادگاه انتقام مردگان در پوریم را تشکیل دهیم
    و کیفر خواست یهودیان را تنظیم کنیم
    که مشعل دانایی شرق میانه را
    در چشمه ی پر خون پوریم فرو برده،
    برای گریز از مجازات،
    تاریخ دنیای باستان را
    به دروغ آغشته اند.اینک که پاشنه آشیل یهود را یافته ایم
    بر رسوایی آنان دامن زنیم
    پرچم خون خواهی مردگان در پوریم را برافرازیم.)

    شیطان تخم حروم شما رو پیش از به قدرت رسیدن/ درست بر عکس حکم قرآن/ به جدال وجنگ میخواند.

    قرآن به مومنان حکم میکنه بعد از به قدرت رسیدن به وسیله کشتار کفار به ضد عفونی زمین بپردازند ولی شیطان بر عکس قرآن به آشتی با انگل های زمین یعنی کفار دعوت میکنه.

    ( قرآن رعایت اصل آشتی و گفت و گو را توصیه دارد)

    آقای نوزاد به نظر شما چشمان شیطان عوضی هنگام خواندن قرآن برعکس می دیده؟

    پاسخحذف
  57. از همه خوانندگان درخواست میکنم این جمله شیطان را مبنی بر بی حاصلی جستجو در باب بنی امیه تفسیر کنند:

    (یافتن یک نمونه از این همه خلیفه که از بنی امیه و دیگر سلاسل می شمارند، به بی حاصلی جست و جوی سنجاقکی زرین در انبار کاه است. )

    حلا این جمله شیطان را مبنی بر بی حاصلی جستجو درباب اقوام و وقایع ذکر شده در قرآ ن تفسیر کنند:

    ( «هر کوششی در باب آن ها جز ورود به عرصه تاویل حاصل دیگری ندارد»)

    حالا شکی در حقیقت این شیطان دارید؟

    پاسخحذف
  58. دو جمله زیر را با دقت مقایسه کنید تا به یقین برسید که گوینده اش یک قلب در دو روح وجسم و زمان متفاوت است.

    ۱.به خداوند سوال ندهید که سرانجام سر از تاویل درمیاورید.

    ۲. خدایتان شما را از این درخت نهی نکرد جز برای اینکه مبادا دو فرشته شوید یا عمر جاودان یابید.

    پاسخحذف
  59. سلام به خداوندم که هدایتش تنهامنجی بشری است.
    خواهرم نازنینم ممنون ازمحبت ومهرتان.امیدوارم خداوندم توفیق خیرتان دهدکه همواره پیشتازدعوت به حق باشید.
    برادرم عارف محب الله سلام برشماوسپاس ازدعای خیرتان که انشالله هموارده درراه اومجاهدباشید ودرراهش شک.فا.سپاسگزارمی شوم دردعاهای خودبرای من گاهی هدایت بخواهیدتاازخداوندعزیزم لحظه ایی غافل نشوم که غیرازاوراهرگز نخواستم.

    پاسخحذف
  60. دوستان عزیز سلام دنباله بخث در پست حدید
    و مسلم عزیز سلام
    بحث با شما نیز در پست جدید فقط در اینحا آیاتی که در رابطه با اطاغت از رسول خواسته بودید را بترتیب مینویسم
    البته ایات از این بیشتر است و من با یک مرور سرسری در قران اینها را یافتم:
    =====================
    1 قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ (31)
    2 قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ (32)«آل عمران/
    3وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ«آل عمران/132»

    4 تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (13)
    5 وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُهِينٌ (14) نساء
    6 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآَخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا (59)
    7 و8 .9 أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آَمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا (60) وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنَافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُودًا (61)
    10 وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا (64)

    11 فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا (65)
    12 و13 وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا (69) ذَلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ عَلِيمًا (70)
    14 مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَنْ تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا (80)
    15 وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا (81)
    16 وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا (83)
    ========================================
    فعلا این 16 نورد تاآیه 63 از سوره نساء را داشته باشید تا بقیه را بیاورم

    پاسخحذف
  61. خانم یکتا پرست

    مدتی است تحقیقی را درباره ی مومنان مخلص انجام میدهم.

    متاسفانه داوود و سلیمان و ابرهیم و مریم و یوسف و.... زنده نیستند . تا سوالاتی را درباره ی احوالاتشان بپرسم.
    از آن جا که برای اولین بار تنها در نوشته های حضرتعالی نشانه های اولیا اللهی دیدم .این سولات را از شما میپرسم.

    ۱.ترک کمک خواستن از غیر خدا و شرک و روآوردن به کمک خواستن تنها از رب العالمین را از چند سالی و چه طور آغاز فرمودید؟



    ۲.آیا کاری بوده که شما از کودکی به شدت علاقه داشته باشید یعنی چیزی که میخواستید بشوید؟

    البته پلیس شدن رو نمیگم.

    مثلا سلیمان و داوود و من خودم از خرد سالی به شدت به پادشاه شدن علاقه داشته ایم . یا مثلا شیاطین به به جان هم انداختن مردم و حقه بازی علاقه دارند.

    ۳. حضرتعالی چه احساسی نسبت به سرزمین خداوند یعنی امریکا. چه از نظر آب و هوا و چه از لحاظ فرهنگ ملتش دارید
    آیا از کودکی علاقه ای متمایز به آن زمین رحمان داشته اید؟

    اگر این سوال را از پیامبران میپرسیدم . درباره ی نه امریکا بلکه درباره مصر میپرسیدم.

    بی صبرانه منتظر پاسخ تان هستم . نتیجه تحقیقات را اگر رحمان بخواهد نصب خواهم کرد.اون وقت علت پرسشم را متوجه خواهید شد.

    در صورت پاسخ به این پرسش ها . رحمان نوری را بدست شما برای درک حقایق اولیا الله خواهد تاباند.

    پاسخحذف

و الهکم اله واحد، لا اله الا هو الرحمان الرحیم