شفاعت در چه رابطه هایی باعث کفر و شرک نسبت به خدا نمی باشد؟
با توکل بر خدا و سلام بر شما ، لا اله الا الله
با توکل بر خدا و سلام بر شما ، لا اله الا الله
من يشفع شفاعه حسنه يكن له نصيب منها و من يشفع شفاعه سيئه يكن له كفل منها و كان الله علي كل شيء مقيتا، نساء ( 85 )
كسى كه شفاعت نيكى كند او را است بهرهاى از آن و كسى كه شفاعت بدى كند او را است بهرهاى از آن و خدا است بر همه چيز نگهبان
آیا کسانی از مردم که جز خدا را شفیع قرار می دهند مشرک هستند ؟ آیا اگر کسانی از مردم به انواع مختلف همدیگر را شفاعت کنند خودشان را شریک خدا قرار داده اند ؟ آیا شفاعت کنندگان جز خدا ، توانایی این را دارند که هر نوع خواسته خواهان شفاعت را بطور کامل اجابت کنند ؟ آیا شفاعت کنندگان جز خدا ، مجاز هستند و توانایی این را دارند که مردم را هم در زندگی دنیا و هم در روز قیامت ( روز حساب ) نزد خدا شفاعت کنند ؟
پاسخ : با استناد به آیات خدا در قرآن ، معنی و مفهوم حق بودن و مجاز بودن کلمه شفیع ( واسطه گری ، رابطه شدن بین فرد یا گروهی از مردم با خدا برای رضا ی خدا، یا واسطه گری بین دو نفر یا گروهی از مردم برای رضای خدا ، یا واسطه گری بین یک فرد و خواسته و نیازمندی های او برای رضای خدا ) برای یاری و کمک رساندن و حل و رفع مشکلات در زمینه های مختلف می باشد ، ولیکن خدا از طرف خودش برای شفاعت کنندگان مردمی، شرایط و ضوابط و احکامی را در نظر گرفته است ، و خدا محدوده شفاعت کنندگان و خواهان شفاعت را معین کرده است ، و باید از طرف مردم این احکام رعایت شوند ، بنابراین باید حقّ کلام و احکام خدا در رابطه با شفاعت حق و شفاعت باطل در آیات قرآن برای مردم تفهیم و تبین شود ، تا مردم معنی و مفهوم و اندازه و محدوده مجاز و روش بکار بردن شفاعت را در زندگی دنیا بدانند ، و از این احکام و نعمت خدا ، در راه حقّ خدا و رضایت خدا استفاده کنند ، و اگر مردم حقّ احکام و کلام خدا را در رابطه با شفاعت کنندگان و شفاعت شوندگان و شرایط مطرح شده در زیر را رعایت کنند به هیچ عنوان مرتکب کفر و شرک نسبت به خدا نشده اند ، بلکه آنچه را خدا حلال و مجاز دانسته انجام داده اند و مورد رضایت خدا نیز واقع شده اند ،
حال به شرایطی که خدا در رابطه با شفاعت کنندگان و شفاعت شوندگان از طرف مردم در نظر گرفته توجه کنید ،
خدا به مردم می فرماید اگر در شعار و عمل به موجودیت و وحدانیت خدا و آیاتش ایمان بیاورید و با توجه به وسع و روزی و علم و ایمان و توانایهای محدود ( نه مطلق )که خدا به انبیاء ، رسولان ، امامان و مومنان در زمینه های مختلف عطا فرموده است ، مجاز هستند در زندگی دنیا برای همدیگر و برای دیگر مردم در زمینه های مختلف ، در صورتیکه حق باشد و خارج از توانایی و اختیارات و احکام صادره از طرف خدا نباشد ، می توانند بعنوان نقش شفاعت کننده ( واسطه ، رابط بودن ) عمل کنند ، و شفاعت کنندگان اگر شفاعت حق ، خیر و معروفی را نسبت به دیگران انجام بدهند ، خدا نیز بهره و مزد شفاعتگری ( واسطه گری و رابط بودنشان را در کارهای حق ، خوب و معروف ) آنها را می دهد ، و اگر شفاعت کنندگان در رابطه با اعمال ناحق و باطل و ناپسند و نهی شده از طرف خدا بین دیگر مردم باعث شفاعت گری ( واسطه ، رابط ) شوند خدا نیز بهره و مزد اعمال شفاعت بدشان را به آنها خواهد داد ، و باید توضیح بدهم و تاکید کنم که خدا شفاعت کنندگان در زندگی دنیا را فقط مختص انبیاء ، رسولان و امامان ندانسته است ، بلکه خدا بدون استثنا باب شفاعت حق را ، در زندگی دنیا برای همه بندگان مومن واقعی خودش حق و مجاز دانسته است ، منتهی همه شفاعت کنندگان باید شرایط کامل احکام خدا در قرآن را در رابطه با شفاعتگری ( واسطه ، رابط شدن ) رعایت کنند ، در غیر اینصورت نافرمانی از احکام خدا در قرآن کرده اند و شفاعتشان نسبت به مردم ناحق و باطل است ، چون حد و مرز احکام خدا در قرآن را نقض و نفی کرده اند ، و در رابطه با موضوع شفاعت غلو کرده اند ، و به ناحق به مردم در دنیا وعده هایی را داده اند که از قدرت و اختیارات آنها به دور است ،
حال به چند نمونه از شفاعتگری ( واسطه گری ، رابط و وسیله بودن ) در زندگی دنیا که خدا برای مومنان حق و مجاز دانسته است اشاره می کنم :
1) نصیحت فرد یا گروهی از مردم در زندگی دنیا با کلام حق ّ خدا ( آیات خدا در قرآن ) ، در حالیکه واسطه گر خودش به آنها عمل کند
2) راهنمایی فرد یا گروهی از مردم در زندگی دنیا به راه حقّ خدا ( در شعار و عمل به آیات خدا در قرآن ) ، در حالیکه خود شفاعت کننده عمل کننده به آیات خدا باشد
3) شفاعت و رابط بودن انواع کارهای خیر در زندگی دنیا به اندازه توانایی و اختیارات محدود ( نه مطلق )که خدا به افرد شفاعت کننده عطا فرموده است ، و باید افرد شفاعتگر با سخن حق و پاک خدا ، مال حلال ، عمل صالح که فقط برای اطاعت از احکام خدا در قرآن و فقط برای رضایت خدا باشد و شفاعتگری ( وسیله بودن ) شفاعتگر ، باعث کار خیر برای مردم باشند
4) شفاعت گری ( وسیله بودن ) برای فرد و گروهی از مردم در زندگی دنیا ، برای رضای خدا با گفتار نیک و راهنمایی درست و مال حلال که باعث سلامتی افراد مریض و رفع بدهکاری و نیازمندی مردم باشد
5) بدون استثنا ، درکلیه شفاعتگری ها اگر محدوده احکام خدا رعایت نشوند و شفاعتگران پا را از گلیم خودشان درازتر کنند شفاعتشان ، به شفاعت بد تبدیل می شود که ناحق و باطل است و باعث گناه می شود
در ضمن کسانی از مردم که به موجودیت و وحدانیت خدا و آیاتش در عمل ایمان نمی آورند ، آنها نیز به عناوین مختلف همدیگر را در زندگی دنیا شفاعت ( واسطه گری ) می کنند ، منتهی چون خدا و احکامش را قبول ندارند و ضوابط از طرف خدا را رعایت نمی کنند ، فقط می توانند در زندگی دنیا شفاعت نیکو یا شفاعت بدی را برسانند ، ولیکن در زندگی آخرت بهره نیکویی را نزد خدا نمی برند و وارد جهنم با سخت ترین عذابها می شوند ،
من يشفع شفاعه حسنه يكن له نصيب منها و من يشفع شفاعه سيئه يكن له كفل منها و كان الله علي كل شيء مقيتا، نساء ( 85 )
كسى كه شفاعت نيكى كند او را است بهرهاى از آن و كسى كه شفاعت بدى كند او را است بهرهاى از آن و خدا است بر همه چيز نگهبان
انا انزلنا عليك الكتاب للناس بالحق فمن اهتدي فلنفسه و من ضل فانما يضل عليها و ما انت عليهم بوكيل ، زمر( 41 )
همانا فرستاديم بر تو كتاب را براى مردم به حقّ پس آنكو رهبرى شود براى خويش است و آنكه گمراه شود جز اين نيست كه گمراه شود بر خويش و نيستى تو بر ايشان وكيل
الله يتوفي الانفس حين موتها و التي لم تمت في منامها فيمسك التي قضي عليها الموت و يرسل الاخري الي اجل مسمي ان في ذلك لايات لقوم يتفكرون ، زمر( 42 )
خدا دريابد جانها را هنگام مرگشان و آنكه نمرده است در خوابگه خويش است پس نگاهدارد آن را كه مرگ را بر او گذرانيده است و رها كند آن دگر را تا سرآمدى نامبرده همانا در اين است آيتهائى براى گروهى كه بينديشند
ام اتخذوا من دون الله شفعاء قل ا و لو كانوا لا يملكون شيئا و لا يعقلون ، زمر( 43 )
آيا برگرفتند جز خدا شفيعانى بگو اگر چه باشند مالك نباشند چيزى را و نه بخرد يابند
قل لله الشفاعه جميعا له ملك السماوات و الارض ثم اليه ترجعون ، زمر( 44 )
بگو از آن خدا است شفاعت همگى او را است پادشاهى آسمانها و زمين سپس بسوى او بازگردانيده شويد
و اذا ذكر الله وحده اشمازت قلوب الذين لا يومنون بالاخره و اذا ذكر الذين من دونه اذا هم يستبشرون ، زمر ( 45 )
و گاهى كه نام خدا برده شود به تنهائى برنجد دلهاى آنان كه ايمان ندارند به آخرت و هر گاه ياد شوند آنان كه جز اويند ناگاه ايشانند شادمانان
قل اللهم فاطر السماوات و الارض عالم الغيب و الشهاده انت تحكم بين عبادك في ما كانوا فيه يختلفون ،زمر( 46 )
بگو بار خدايا پديدآرنده آسمانها و زمين داناى نهان و پديدار تو حكم كنى ميان بندگان خويش در آنچه بودند در آن اختلاف مىكردند
و لو ان للذين ظلموا ما في الارض جميعا و مثله معه لافتدوا به من سوء العذاب يوم القيامه و بدا لهم من الله ما لم يكونوا يحتسبون، زمر ( 47 )
و اگر باشد براى آنان كه ستم كردند آنچه در زمين است همگى و مانند آن با آن هر آينه بجاى خويش دهند از بدى عذاب روز قيامت و پديدار شود براى ايشان از خدا آنچه را نبودند كه به شمار آرند
و بدا لهم سيئات ما كسبوا و حاق بهم ما كانوا به يستهزون، زمر ( 48 )
و نمودار شد براى ايشان بديهاى آنچه فراهم كردند و بگرفتشان آنچه بودند بدان تمسخر مىكردند
ما توفیقی الا بالله .
این مبحث هنوز ادامه دارد...
الحمدلله و سلامٌ على عباده الذين اصطفى.
پاسخحذفبارك الله .
اميدوارم از اين به بعد نوشته هايتان را برادرم بسيار ببينيم.
الله تعالى يار و ياورتان
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته..
پاسخحذفممنون از احمدی عزیز برای گذاشتن پست جدید و زیبایش..
دوستان نویسنده برای اینکه با قلم "تاهوما" پست بگذارند می توانند پستشان را اول در "ورد" به قلم تاهوما در آورده و آنگاه به قسمت « ایجاد پست جدید وبلاگ » انتقال دهند تا متن به فونت تاهوما نمایش داده شود.
برای زیباتر شدن وبلاگ توحیدیمان منتظر نطرات دوستان عزیز هستیم..
مسیح گرامی
پاسخحذفواقعا از امکانات این سایت راضی و از شما ممنونم.
درست مثل نوشتن در تالارهای پیشرفته ست.
آفرین.
صلوات الله علی عبادالصالحین..
پاسخحذفامة الله عزیز تازه کجاشو دیدی... !
ان شاالله ایجا را یک گلستان پر از آواهای ایمانی و نغمه های توحیدی و صداهای آزادگی خواهیم کرد..
دوستان عزیز جهت بزرگنمایی متن نظرات می توانند از کلید های زیر در کیبرد (صفحه کلید) استفاده کنند:
+ Ctrl
با فشردن کلیدهای + Ctrl می توانید کامنت ها را بزرگتر مطالعه بفرمایید.
بله صحيح!
پاسخحذفو ورود سايت از همين صفحه ى وب ، و ويرايش و تغييرات از همين صفحه ى اصلي.
بسيار جالب .
راستي كه كاركردن اينجا از سايتهاى خريدى هم آسونتره!
با توکل بر خدا و سلام بر شما ، لا اله الا الله ،
پاسخحذفام اتخذوا من دون الله شفعاء قل ا و لو كانوا لا يملكون شيئا و لا يعقلون ، زمر( 43 )
آيا برگرفتند جز خدا شفيعانى بگو اگر چه باشند مالك نباشند چيزى را و نه بخرد يابند
قل لله الشفاعه جميعا له ملك السماوات و الارض ثم اليه ترجعون ، زمر(44)
بگو از آن خدا است شفاعت همگى او را است پادشاهى آسمانها و زمين سپس بسوى او بازگردانيده شويد
آیات بالا ثابت می کند که فقط خدای واحد توانای مطلق در همه زمینه ها است ، و هیچ کسی و هیچ چیزی جز خدای واحد این توانایی ها را ندارد ، چون مالکیت ( فرمانروایی ، حکمرانی ) و تدبر آنچه در آسمانها و زمین می باشد به اراده خدای واحد قهار می باشد ، و در طول همه زمانها و مکانها و در شرایط و زمینه های مختلف این خدا ی واحد سمیع و بصیر و خبیر است که رحمتش ( به نوعی شفاعتش ) یعنی خدای واحدی که فضلش و علمش وسعت دارد بین خواسته ها و نیازمندی های همه آفریده هایش از جمله انسانها واسط ، رابط و وسیله می باشد ، و دائما همه موجودات هستی را بر حسب نیازشان بی نیاز می نماید ، بنابراین شفاعتگر مطلقی که از ظاهر و باطن و اول و آخر همه چیز را می بیند و می شنود و بر آنها آگاه و شاهد است ، فقط خدا سزاواراست که همه شفاعت مطلق در دنیا و آخرت از آن او باشد ، حال کسانی از مردم که به نوعی کشته و مرده عُزِیر ، عیسی ، محمد و ... را می خوانند و آنها را بعنوان شفاعتگر نزد خدا قرار می دهند ، این گروه از مردم با اینگونه اعمال مصداق بارز کفر و شرک نسبت به خدا می باشند ،
و به عنوان مثال عیسی مسئولیت شفاعت قوم خودش را نزد خدا در آیات زیر بر عهده نمی گیرد ، و اعتراف می کند که این مسئولیت فقط از آن خدای واحد است ، چون کسی که روز قیامت بتواند مردم را نزد خدا شفاعت کند باید نقش اله ، ارباب را مانند خدا دارا باشد ، و این گونه تفکرات و عقاید تناقض با اصل لا اله الا الله دارد ، و عیسی به خدا می گوید مردم قوم من بندگان تو هستند و فقط تو می توانی آنها را بیامرزی یا عذابشان کنی ، چون فقط تو از همه اعمال مردم باخبر و آگاه هستی ،
بنابراین نتیجه می گیریم که شفاعتگر مطلق در همه زمینه ها فقط خدای واحد می باشد ولا غیر ،
و اذ قال الله يا عيسي ابن مريم ا انت قلت للناس اتخذوني و امي الهين من دون الله قال سبحانك ما يكون لي ان اقول ما ليس لي بحق ان كنت قلته فقد علمته تعلم ما في نفسي و لا اعلم ما في نفسك انك انت علام الغيوب، مائده ( 116 )
و هنگامى كه گفت خدا اى عيسى بن مريم آيا تو گفتى به مردم كه بگيريد من و مادرم را خدايانى جز خداوند گفت منزّهى تو نرسد مرا كه گويم آنچه را سزاوار من نيست اگر مىگفتمش همانا مىدانستيش مىدانى آنچه را در نهاد من است و ندانم آنچه را در نهان تو است همانا توئى تو داناى نهانها
ما قلت لهم الا ما امرتني به ان اعبدوا الله ربي و ربكم و كنت عليهم شهيدا ما دمت فيهم فلما توفيتني كنت انت الرقيب عليهم و انت علي كل شيء شهيد، مائده ( 117 )
پاسخحذفنگفتم بديشان جز آنچه مرا فرمودى كه پرستش كنيد خدا را پروردگار من و پروردگار شما و بودم گواه بر ايشان مادامى كه بودم در ايشان تا هنگامى كه مرا برگرفتى تو مراقب ايشان بودى و توئى بر همه چيز گواه
ان تعذبهم فانهم عبادك و ان تغفر لهم فانك انت العزيز الحكيم، مائده ( 118 )
اگر عذابشان كنى ايشانند بندگان تو و اگر بيامرزيشان همانا توئى عزّتمند حكيم
قال الله هذا يوم ينفع الصادقين صدقهم لهم جنات تجري من تحتها الانهار خالدين فيها ابدا رضي الله عنهم و رضوا عنه ذلك الفوز العظيم، مائده ( 119 )
گفت خدا اين است روزى كه سود دهد راستگويان را راستى ايشان آنان را است باغهائى كه جارى است زير آنها جويها جاودانند در آن هميشه خوشنود است خدا از ايشان و خوشنودند از او اين است رستگارى بزرگ
لله ملك السماوات و الارض و ما فيهن و هو علي كل شيء قدير، مائده ( 120 )
خداى را است پادشاهى آسمانها و زمين و آنچه در آنها است و او است بر همه چيز توانا
و آیه زیر ثابت می کند که فقط خدا حایل است بین مرد و دلش ، و فقط به سوی خدا مردم بازگردانیده می شوند نه به سوی کس دیگری ، بنابراین در موضوع شفاعت مطلق خدا نیز همین مسئله مصداق پیدا می کند یعنی فقط خدا در روز قیامت بین مردم و اعمالشان می تواند شفاعتگر باشد ، چون روز قیامت مالکیت و حاکمیت و قضاوت مطلقش فقط از آن خدا می باشد و روز قیامت فقط روز حسابرسی به همه اعمال مردم در زندگی دنیا از طرف خدا می باشد، و روز قیامت ، روز شفاعت غیر خدا ( روز پارتی بازی ) نیست ، و کسانی از مردم سزاوار شفاعت (آمرز ش ، رحمت ، بخشش ) می شوند که خدا آنها را شفاعت کند ، چون معنی و مفهوم شفاعت از طرف خدا نوعی آمرزش ، رحمت ، بخشش می باشد ، و یعنی معنی و مفهوم آمرزش نیز به نوعی رحمت ، بخشش و شفاعت می باشد ،
و اعلموا ان الله يحول بين المرء و قلبه و انه اليه تحشرون ، انفال ( 24 )
و بدانيد كه خدا حايل مىشود ميان مرد و دلش و آنكه بسوى او گردآورده مىشويد
يوم يجمع الله الرسل فيقول ما ذا اجبتم قالوا لا علم لنا انك انت علام الغيوب ، مائده ( 109 )
روزى كه گردآورد خدا رسولان را پس گويد چه چيز پاسخ داده شديد؟ گويند نيست علمى ما را ! حقیقتا توهستی خدایا داننده نهانها
ما توفیقی الا بالله.
ان الشفاعة لله جمیعا
پاسخحذفبا توکل بر خدا و سلام بر شما ، لا اله الا الله ،
پاسخحذفو قال اركبوا فيها بسم الله مجراها و مرساها ان ربي لغفور رحيم ، هود ( 41 )
و گفت سوار شويد در آن با نام خدا روان شدنش و لنگر انداختنش همانا پروردگار من است آمرزنده مهربان
آیه بالا ثابت می کند ، هر کاری باید با اسم خدا شروع شود و با اسم خدا به پایان برسد ، و جز نام خدا حرام و باطل است و کفر و شرک نسبت به خدا می باشد ،
و هي تجري بهم في موج كالجبال و نادي نوح ابنه و كان في معزل يا بني اركب معنا و لا تكن مع الكافرين ، هود ( 42 )
و آن روان بود بديشان در موجى همانند كوهها و برخواند نوح فرزند خود را و بود بر كنارى كهاى پسرك من سوار شو با ما و نباش با كافران
قال ساوي الي جبل يعصمني من الماء قال لا عاصم اليوم من امر الله الا من رحم و حال بينهما الموج فكان من المغرقين ، هود ( 43 )
گفت زود است پناه برم به كوهى كه نگه داردم از آب گفت نيست نگهدارندهاى امروز از امر خدا مگر آن را كه رحم كرده است و حايل شد ميان ايشان موج پس شد از غرقشدگان
و قيل يا ارض ابلعي ماءك و يا سماء اقلعي و غيض الماء و قضي الامر و استوت علي الجودي و قيل بعدا للقوم الظالمين، هود ( 44 )
و گفته شد اى زمين فروخور آب خويش را و اى آسمان بس كن و فرونشست آب و گذشت كار و استوار شد بر جودى و گفته شد دور باد براى گروه ستمگران
در آیات زیر نوح که رسول خدا است می خواهد پسر خودش را از عذاب خدا نجات بدهد ، و به نوعی نزد خدا شفاعت ( واسطه گری ) پسرش را می کند ، ولیکن چون شفاعتگری نوح از روی علم و آگاهی و حق نیست ، خدا شفاعت نوح را نسبت به پسرش نمی پذیرد ، و خدا به نوح اخطار می دهد که نسبت به آنچه که علمش را نداری ( نسبت به ظاهر و باطن عملکرد پسرش ) ، از آن دفاع نکن ، و از جاهلان نباش ، بلافاصله نوح می گوید پروردگارا پناه می برم به تو که بپرسم آنچه را که علمش را ندارم ، و می گوید خدایا اگر مرا در این رابطه نیامرزی و رحم نکنی از زیانکاران هستم ، حال نوح که در زنده بودنش از اوضاع و احوال و ظاهر و باطن اعمال پسرش به طور کامل خبر ندارد ، حال نوح بعد از مرگش چگونه می تواند به اعمال قومش بینا، شنوا ، باخبر و آگاه باشد ؟!!!!!
بنابراین نتیجه می گیریم حتی مردم زنده اگر می خواهند همدیگر را نزد خدا شفاعت کنند ( از خدا برای دیگران آمرزش بخواهند ) باید خواسته آنها حق باشد ، نه از روی احساسات و تعصبات و هوای نفس و از روی نادانی و بی خبری و ناآگاهی ،
و نادي نوح ربه فقال رب ان ابني من اهلي و ان وعدك الحق و انت احكم الحاكمين ، هود ( 45 )
و خواند نوح پروردگار خود را پس گفت پروردگارا همانا پسرم از خاندان من است و هر آينه وعده تو حقّ است و توئى بهترين حكمكنندگان
قال يا نوح انه ليس من اهلك انه عمل غير صالح فلا تسئلن ما ليس لك به علم اني اعظك ان تكون من الجاهلين ، هود( 46 )
گفت اى نوح نيست او از خاندان تو و همانا او كردارى است ناشايست پس نپرس مرا آنچه نيستت بدان دانشى همانا اندرزت گويم تا نباشى از نادانان
قال رب اني اعوذ بك ان اسئلك ما ليس لي به علم و الا تغفر لي و ترحمني اكن من الخاسرين ، هود ( 47 )
گفت پروردگارا پناه برم به تو كه بپرسمت آنچه را نباشد مرا دانشى بدان و اگر نيامرزى مرا و رحم نكنى بر من باشم از زيانكاران
قيل يا نوح اهبط بسلام منا و بركات عليك و علي امم ممن معك و امم سنمتعهم ثم يمسهم منا عذاب اليم، هود ( 48 )
گفته شد اى نوح فرودآى با آرامشى از ما و بركتهائى بر تو و بر ملتهائى از آنان كه با تو هستند و ملتهائى كه زود است بهرهمندشان گردانيم و سپس برسد ايشان را از ما عذابى دردناك
ما توفیقی الا بالله .
الله لا اله الا هو الحی القیوم
پاسخحذفاحسنت برادر گرامی استاد احمدی.
پاسخحذففرستادگان خدا آنچنان از اعمال قوم خود در هراس بوده که از آنان اعلان دوری می کنند نه شفاعت!
يوم يجمع الله الرسل فيقول ما ذا اجبتم قالوا لا علم لنا انك انت علام الغيوب ، مائده ( 109 )
روزى كه گردآورد خدا رسولان را پس گويد چه چيز پاسخ داده شديد؟ گويند نيست علمى ما را ! حقیقتا توهستی خدایا داننده نهانها
*************
واقعا اعتقاد به اینکه فلان امام یا نبی قادر به شفاعت است چیزی جز یک آرزو و هوای نفس نیست.
اگر قرار بود شفاعت یا هواداری وجود داشته باشد بهتر از فرشتگان نویسنده و شاهد نیست که هردو در حال وظیفه به خوبی می توانند شاهدان عینی بر فرد باشند.
درحالیکه احدی از مذهب گرایان به شفاعت فرشته گان موکل چندان اهمیتی نمی دهد چون می دانند شهادت فرشتگان یعنی ضبط و حساب عمل فرد که درحقیقت به شاهدگرفتن عمل انسان بصورت زنده و پرونده سازی عینی ست.
ذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ ﴿۱۷﴾سورة ق
آنگاه كه دو [فرشته] دريافتكننده از راست و از چپ مراقب نشستهاند (۱۷)
مَا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ ﴿۱۸﴾ سورة ق
[آدمى] هيچ سخنى را به لفظ درنمىآورد مگر اينكه مراقبى آماده نزد او [آن را ضبط مىكند] (۱۸)
و عجیب اینکه بجای درک حقایق قرآنی در مفهوم شفاعت کردار ثبت شده توسط فرشتگان و به سخن آمدن جوارح و اعضای انسان در روز حساب ، بسوی اعتقاد باطل ساختگی خود روى کرده و میگویند: حال که فرشتگان قادر به شفاعتند چرا امامان نتوانند!؟
این بهانه ها بسیار است ولی دلیل و برهان خدایی بر اثبات آن نیست جز آرزوهای ساختگی نفس خطاکار بشری.
و دليلى بر شفاعت رسول يا نبي كه شاهد بر عمل افراد نبوده ، نيست.
پاسخحذفعيسى كه از نظر نصارا و مذهبيان بر مى گردد ! در حالیکه سلطان تنزیل تین حقیقت را آشکار فرموده که در آن روز عیسی بی خبر است و از روزیکه توسط الله تعالی بسویش " توفي " شده تا آن روز نه شاهد و نه وكيل امت است و تنها خداوند متعال شاهد و ناظر است.
... و كنت عليهم شهيدا ما دمت فيهم فلما توفيتني كنت انت الرقيب عليهم و انت علي كل شيء شهيد، مائده ( 117 )
نگفتم بديشان جز آنچه مرا فرمودى كه پرستش كنيد خدا را پروردگار من و پروردگار شما و (( بودم گواه بر ايشان مادامى كه بودم در ميايشان تا هنگامى كه مرا برگرفتى تو مراقب ايشان بودى و توئى بر همه چيز گواه ))
ان تعذبهم فانهم عبادك و ان تغفر لهم فانك انت العزيز الحكيم، مائده ( 118 )
و اين است سرانجام اعلام برائت رسول از قومش:
اگر آنان را عذاب دهی براستی که بندگان تواند و اگر بر آنان غفران فرمایی که براستی تو بلندمرتبه و حکیم و دانای مطلقی.
ان الله لا یغفر ان یشرک به
پاسخحذفالتحیات لله و الصلوات و الطیبات..
پاسخحذفنویسندگان عزیز سلامی پر از ولا خدمت شما..
برای آموزش کامل بلاگر، معرفی همه ی بخشها، تنظیمات، امکانات وآشنایی بیشتر با وبلاگ گروهیمان می توانید به آدرس ذیل رجوع کنید:
http://web3b.wordpress.com/2008/09/07/blogger-admin
الحمدلله رب العالمين
پاسخحذفبا توکل بر خدا و سلام بر شما ، لا اله الا الله ،
پاسخحذففمن اظلم ممن افتري علي الله كذبا او كذب باياته انه لا يفلح المجرمون ، یونس ( 17 )
پس كيست ستمگرتر از آنكه ببندد بر خدا دروغى را ؟ يا تكذيب كند آيتهاى خدا را ؟ حقیقتا رستگار نمی شوند گنهكاران
با استناد به آیه بالا ، آیا ستمکاران و گنهکاران نسبت به خدا ، جز کسانی از مردم هستند که به خدا دروغ می بندند؟!!!!! و می گویند خدا گفته است که بندگان مخلص و مقرب خدا را عبادت ، بندگی کنید و امثال عزیر ، عیسی و محمد و ... را بخوانید و حاجت های دنیایی و آخرتی خودتان را از آنها بخواهید تا شما را نزد خدا شفاعت ( واسطه گری ) کنند !!!!! ، و آیا ستمکاران و گنهکاران نسبت به خدا جز کسانی از مردم هستند که به امثال عزیر ، عیسی ومحمد و ... دروغ می بندند؟!!!!! و می گویند که آنها به پیروانشان گفته اند که اگر کشته و مرده ما را عبادت و بندگی کنید و برای حاجت های دنیایی و آخرتی خودتان ما را بخوانید ، ما نزد خدا شما را شفاعت می کنیم !!!!!
و يعبدون من دون الله ما لا يضرهم و لا ينفعهم و يقولون هولاء شفعاونا عند الله قل ا تنبئون الله بما لا يعلم في السماوات و لا في الارض سبحانه و تعالي عما يشركون ، یونس( 18 )
و می پرستند ( بندگی می کنند و می خوانند ) جز خدا آنچه را نه زيانشان رساند و نه سودى ، و می گويند اينانند شفيعان ما نزد خدا بگو آيا آگاهى می دهيد خدا را بدانچه خود نمىداند در آسمانها و نه در زمين پاک ، منزّه و برتر است خدا از آنچه شریک قرار می دهید
در حالی که خدا در آیه بالا می فرماید همه کسانی که جز خدا را عبادت ، بندگی می کنند و آنها را برای حاجت های دنیایی و آخرتی خودشان می خوانند تا آنها ، اینان را نزد خدا شفاعت ( واسطه گری ) کنند دروغی بیش نیست ، و خدا می فرماید آیا از طرف خودتان حکمی را صادر می کنید در رابطه با عبادت و خواندن جز خدای واحد ، بعنوان شفاعتگر نزد خدا که خدا به آن حکم نداده است ، و خدا می فرماید از این که بندگان خدا را در عبادت و خواندن خدا شریک قرار می دهید ، خدا از دادن این نسبت شما پاک و منزه است ، و خدا نیازی به شریک ندارد ،
يا ايها الذين امنوا انفقوا مما رزقناكم من قبل ان ياتي يوم لا بيع فيه و لا خله و لا شفاعه و الكافرون هم الظالمون ، بقره ( 254 )
اى آنان كه ايمان آورديد انفاق كنيد از آنچه شما را روزى داديم پيش از آنكه بيايد روزى كه نيست در آن سوداگرى و نه دوستى و نه شفاعتى و كافرانند ستمگران
وقتی که خدا به بندگان مومن واقعی خودش این توصیه و اخطار را می دهد که روز قیامت ( روز حسابرسی از طرف خدا به اعمال مردم ) ، و در روز قیامت فقط خدا مالک و حاکم و قاضی است و هیچگونه شفاعتی از شفاعتگری پذیرفته نمی شود!!!!! ، پس وای به حال کفار و مشرکان که در شعار و عمل موجودیت و وحدانیت خدا را زیر سئوال می برند !!!!!
ان الله لا يغفر ان يشرك به و يغفر ما دون ذلك لمن يشاء و من يشرك بالله فقد ضل ضلالا بعيدا ، نساء ( 116 )
همانا خدا نمىآمرزد آنكه شریک قرار بدهد به خدا ( از آفریده های خدا ) و مىآمرزد جز آن را براى هر كسی که بخواهد و كسى كه شریک قرار دهد به خدا ( آفریده های خدا را ) پس حقیقتا گمراه شده است گمراهى دور
شریک قائل شدن فرد یا گروهی از مردم در عبادت ، بندگی و خواندن به خدا ، حقیقتا نافرمانی و گناه بزرگی است که فرد مشرک در گمراهی خیلی دور به سر می برد ، و خدا مشرک را سزاوار این می داند که از طرف خدا بخشیده نشود ،
ما توفیقی الا بالله .
يا ايها الذين امنوا انفقوا مما رزقناكم من قبل ان ياتي يوم لا بيع فيه و لا خله و لا شفاعه و الكافرون هم الظالمون ، بقره ( 254 )
پاسخحذفى آنان كه ايمان آورديد انفاق كنيد از آنچه شما را روزى داديم پيش از آنكه بيايد روزى كه نيست در آن سوداگرى و نه دوستى و نه شفاعتى و كافرانند ستمگران
>>>***
سلام به همگی
پاسخحذفخانم امة الله سری به ایمیلتان بزنید مدتی است غایبید! اگر توانشتید پاسخی به گروه بدهید ممنون میشوم.
سلام خدمت دوستان عزیز
پاسخحذفبخصوص امة الله مدیر محترم وبلاگ، و احمدی گرامی و نوزاد ارجمند اعضای خوب این تحریریه..
برای بولد کردن نظراتتون می توانيد از برچسب HTML (b) استفاده کنيد.
اینگونه عمل کنید:
متن نظرتان را داخل دو تا از تگ (b) بگذارید
تگ پایانی باید بسته شود، یعنی قبل از b یک خط مورب (اسلش) بگذارید.
خط مورب = /
با توکل بر خدا و سلام بر شما ، لا اله الا الله ،
پاسخحذفو لا يملك الذين يدعون من دونه الشفاعه الا من شهد بالحق و هم يعلمون ، زخرف( 86 )
و دارا نيستند آنان كه جز خدا می خوانند شفاعت را جز آنكه او گواهى دهد به حقّ و ايشان مىدانند
مالک و دارا نیستند کسانی را که جز خدا می خوانید شفاعتی را ( نزد خدا در روز قیامت ) مگر آنکه آنها فقط گواهی دهندگان به حق هستند ، یعنی گواهی دهندگانند برای قومشان در روز قیامت ، که نیست خدایی جز خدای واحد ، و شفاعت مطلق فقط از آن خدای واحد قهار است ،
ما توفیقی الا بالله .
به عنوان یک فرمول کلی، انسان موحد در استشفاع و استمداد از جهان غیرمادی تنها خدا را مخاطب قرار میدهد که شنوا و بیناست و نه میخوابد و نه میمیرد، اما در جهان مادی استمداد از دیگران برای حل مشکلات همان تعاون است که در قرآن به آن سفارش شده است. استمداد از خفتگان و مردگان نادانی است که عقل و شرع آن را نکوهش میکنند.
پاسخحذفسلام بر مؤمنين و مؤمنات
پاسخحذفبنابه تذكر برادر خوبمان آصف نام معناى توحيد را بر اين جمع بازگرداندم.
سبحانک اللهم و بحمدک و تبارک اسمک و تعالی جدک و لا اله غیرک..
پاسخحذفسلام بر مسلمین و مسلمات..
راستش منم هی فکر می کردم که باید اسم وبلاگ همون "معنای توحید" باشه، تازه دلمم می خواست که اسم انگلیسی آن هم در آدرس بار "tauheed "3" باشه که معلوم باشه ادامه دهنده دو وبلاگ قبلی است که ناجوانمردانه و دیکتاتورانه و دگماتیسمانه و مستبدانه و متعصبانه و متحجرانه و شیعیانه و ... فیلتر و مسدود شدند...
اما اشکال نداره، ان شا الله آغازی نوین و مستحکم تر و بهتر را شروع می کنیم و از این بابت خوشحالیم که اگر این بار این را نیز فیلتر کنند، نمی توانند مسدودش هم بکنند و شماره های بعدی آن را در همین سرویس دهنده پی می گیریم و تازه هر دقیقه به دقیقه، تمام مطالب آن را در هارد خود ذخیره کرده و از بین رفتن مطالب و پست ها و نظرات آن را مانع می شویم..
لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم
سلام بر قانتین و قانتات..
پاسخحذفبرادر "ارجمند" عزیز
امة الله (سرپرست محترم وبلاگ) شما را به مشارکت در وبلاگ جدید "معنای توحید"
با آدرس:
http://tauheed1.blogspot.com
دعوت می نماید.
جهت مشارکت و همکاری در این وبلاگ به عنوان نویسنده، جیمیل
Account Google
لازم دارید.
لطفا آدرس "جیمیل" خود را به آدرس ذیل، ارسال کنید
brayaref@gmail.com
مسیح عزیز
پاسخحذفاختیار خانه بدست همه ی شماست.
من انتخاب توحید 1 را برای این گفتم که توحید و شناختش برایم اولویت دارد و به عنوان مهمترین موضوع رقم 1 بهش دادم.
سلام توحید گرامی
پاسخحذفمشغولیتهای شما را قبول دارم و از الله تعالی خواهان موفقیت شما در تمامی امورتانم.
اما عذر دوری از جمع نویسندگان اهل قرآن قابل قبول نبود.
این جمع را تقدیر الهی بوجود آورد و ما بعد از این اجازه نداریم جمع را به فردیت تبدیل نماییم!
توحید عزیز
اگر راستش بخواهید مشغولیتهای خودم هم زیاد است و شاید کارهای ناتمام و نقشه هایی که در ذهن معلق مانده تنها بهانه ای باشد تا من هم عذرخواهی کرده و بروم!
اما این کار را با مدد و لطف الهی نخواهم کرد تا شاید نزول رحمت خداوند متعال بر جمع مؤمنين مرا هم شامل شود.
مى توانيد برادرم هر موضوع و مطلبى كه در خاطرتان مى آيد در وب جديد " نواى توحيد " بياوريد تا همه شريك فكرى تان شويم يا نصيح و ياورى.
وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنفَقْتَ مَا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا مَّا أَلَّفْتْ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ
وَلَكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ . سورة الأنفال الآية 63
سلام
پاسخحذفبله انتقاد و ایرادتان درست است و اعتراف میکنم به مطالب شما منصفانه دقت نشده و قدر دان خوبی نبودیم.
اما این نشد بهانه که تقصر ما سبب شود شما هم با تقصیرمان مبادله به مثل کنی!
یعنی اشتباه با اشتباه یا گناه با گناه!
هدفم از انضمام شما به جمع نویسندگان حرکت فکری شماست که بسیار سریع است و ما گاهی به گردش هم نمی رسیم!
برادر یه ایست کوچولو!
خواهش میکنم بیا به جمع نویسندگان وبلاگ جدید و همان مطالبت را بیاور و خواهی دید همین مقصرین چگونه با شما رفتار خواهند کرد!
اگر باز هم تقصیر دیدی باز بنویس تا بالاخره بیدار شویم و ..
منتظرم " نه " نگویید و متوجه ی این حقیقت باشیم که ما اهل قرآن فارسی نویسان نه جمع درست و حسابی داریم و نه اتصال فکری!
باید این دیوارها را شکست و بالاخره در یک جا جمع شویم ببینیم چرا برادران و خواهران عرب با آنهمه اختلافات نظرشان با هم جمع و تبادل فكرى دارند ولی ماها هرکدام به کلبه ی خود دلخوش و منتظریم هر روز صبح دم در کلبه آب پاشی شده مان کسی رد شود و به ما لبخندی زند!
منتظرم حرفهایم اثری داشته باشد.
درود بر تائبیـــــــــن و تائبـــــــــات..
پاسخحذفامة الله خواهر محبوب سلام
من قسمت نمایش اسلاید عکس در بالا و نوار فیلم در پایین را برداشتم چون ضروری نبود اگه شما لازم می دانید، دوباره بیاورید.
سلام
پاسخحذفبله انتقاد و ایرادتان درست است و اعتراف میکنم به مطالب شما منصفانه دقت نشده و قدر دان خوبی نبودیم.
اما این نشد بهانه که تقصر ما سبب شود شما هم با تقصیرمان مبادله به مثل کنی!
یعنی اشتباه با اشتباه یا گناه با گناه!
هدفم از انضمام شما به جمع نویسندگان حرکت فکری شماست که بسیار سریع است و ما گاهی به گردش هم نمی رسیم!
برادر یه ایست کوچولو!
خواهش میکنم بیا به جمع نویسندگان وبلاگ جدید و همان مطالبت را بیاور و خواهی دید همین مقصرین چگونه با شما رفتار خواهند کرد!
اگر باز هم تقصیر دیدی باز بنویس تا بالاخره بیدار شویم و ..
منتظرم " نه " نگویید و متوجه ی این حقیقت باشیم که ما اهل قرآن فارسی نویسان نه جمع درست و حسابی داریم و نه اتصال فکری!
باید این دیوارها را شکست و بالاخره در یک جا جمع شویم ببینیم چرا برادران و خواهران عرب با آنهمه اختلافات نظر با هم جمع و تبادل فكرى دارند ولی ماها هرکدام به کلبه ی خود دلخوش و منتظریم هر روز صبح دم در کلبه آب پاشی شده مان کسی رد شود و به ما لبخندی زند!
منتظرم حرفهایم اثری داشته باشد.
سلام مسيح مجاهد
پاسخحذفاتفاقاً خواستم آنها را برداريد ولى فرصت گفتنش انگار نداشتم!
با توکل بر خدا و سلام بر شما ، لا اله الا الله ،
پاسخحذفيوم نحشر المتقين الي الرحمن وفدا ، مریم ( 85 )
روزى كه گردآوريم پرهيزكاران را بسوى خداى مهربان ميهمانانى
طبق آیه بالا خدا می فرماید : روز قیامت پرهیزکاران ( بندگان مومن واقعی خدا که در شعار و عمل به اصل لا اله الا الله و آیات فرستاده شده از طرف خدا عمل کرده اند ، یعنی چارچوب حدود احکام خدا را ، بایدها و نباید ها ، حلالها و حرام ها را رعایت کرده اند ) خدای مهربان از آنها به عنوان میهمان پذیرایی نیکو می کند ، و اگر مومنان خطایی ، گناهی در زندگی دنیا مرتکب شده باشند خدا آنها را می آمرزد ، می بخشد ، شفاعت می کند و رحم می کند ، بنابراین مومنان در روز قیامت نیازبه شفاعت کننده ای ، جز خدا ندارند ، چون ابراهیم نیز می گوید خدایا امیدوارم که بیامرزی خطای مرا در روز دین ( روز قیامت ، روز حساب ) ، و این گفته ابراهیم ثابت می کند که روز قیامت جز خدا شفاعت کننده ایی نیست ، در نتیجه تکلیف شفاعت مومنان در روز قیامت روشن شد ،و تکلیف کفار و مشرکان و منافقان در آیات زیر مشخص می شود ،
و نسوق المجرمين الي جهنم وردا ، مریم ( 86 )
و برانيم گنهكاران را بسوى دوزخ تشنگانى
کفار و مشرکان و منافقان نیز روز قیامت ( روز حساب )جز خدا شفاعتگر دیگری ندارند ، ولی چون خدا در زندگی دنیا به کفار و مشرکان و منافقان اعلام کرده است که اگر از گذشته خود توبه نکنند و از خدا آمرزش نخواهند و اعمال خودشان را اصلاح نکنند از شفاعت خدا در روز قیامت محروم خواهند شد ، و چون کفار و مشرکان و منافقان به نافرمانی خدا در زندگی دنیا ادامه می دهند و موجودیت و وحدانیت خدا را نقض و نفی می کنند و آیات فرستاده شده از طرف خدا را انکار می کنند و از مخلوقات خدا اله ها و اربابانی ( بتانی ) را برمی گزینند و آنها را مانند خدا عبادت و بندگی می کنند و برای حاجت هایشان آنها را مانند خدا می خوانند ، در نتیجه خدا نیز روز قیامت ( روز حساب ) کفار و مشرکان و منافقان را شفاعت نمی کند ، و سزاوار عذاب جهنم می شوند ،
لا يملكون الشفاعه الا من اتخذ عند الرحمن عهدا ، مریم ( 87 )
داراى شفاعت نيستند جز آنكو بگرفته است نزد خداوند مهربان پيمانى
معنی و مفهوم آیه بالا ثابت می کند که هیچ کسی روز قیامت مالک شفاعت دیگری نیست ، مگر آنکه در رابطه با شفاعت کردن دیگران نزد خدا ، از طرف خدا عهدی ( تضمینی ) را گرفته باشند ، و خدا در این آیه از مردم سئوال می کند که آیا کسی را می شناسید که دارای حکمی با سند معتبر از طرف خدا داشته باشد و بگوید که از طرف خدا به من اجازه داده شده است که روز قیامت دیگران را شفاعت کنم ؟؟؟؟؟!!!!! جواب این سئوال منفی است ، چون خدا از طرف خودش در آیات قرآن به هیچ کسی حکم و اجازه نداده است که روز قیامت ( روز حساب ) دیگران را نزد خدا شفاعت کند ( واسطه گری کند )،
ما توفیقی الا بالله.
سلام بر احمدی گرامی...
پاسخحذفکاش در همه نظرات و پست هایتان، مثل همین نظر اخیرتان آیات و ترجمه آیات را با فاصله از پاراگراف قبل و بعد می آوردید، اینطوری هم چشم خواننده اذیت نمی شود و هم خواندن مطلب زیباست.
سلام بر دوستان نویسنده وبلاگ
پاسخحذفبا تشکر از لطف شما در دعوت به وبلاگ، ترجیح می دهم که به عنوان کامنت گذار به وبلاگ شما سر بزنم. موفق باشید.
ارجمند ، بنده خدا درود بر شما..
پاسخحذفلطفا آدرس وبسایت خود را درج فرمایید
تا با کمال افتخار لینک نماییم.
شما هم در پناه مهربان ترین باشید.
الحمد لله رب العالمین.
پاسخحذفباسلام به برادر عزیز ومجاهد مسیح گرامی!
ممنون ازتغییرنام وبلاگ به همان «معنای توحید» که همگیمان با همین نام ،انس گرفته ایم وازدیدنش لذت می بریم.
به خاطرهمه زحمت هایی که کشیده اید دستتان درد نکند وخداوند توفیق روزافزون نصیب تان کند.
هنوزوقت نکرده ام،آدرس جیمیل درست کنم.
درزودترین فرصت درخدمت همه دوستان خواهم بود.
راستی چقدرخوب است که نظرات را می شود با حروف درشت هم نوشت!بس که خطهای ریز نظرات وبلاگهای قبل را می خواندم چشم درد گرفته بودم!
راستی شکلک هم می شود گذاشت یا نه؟؟
شاید دوست قدیممان کاربریکی" به همین دلیل زیادازاین وبلاگ خوشش نمی آید !!!
سلام بر همه ی دوستان
پاسخحذفبرادر ارجمند به خوبی با افکار شما و عزیزان دیگر آشنا هستیم و سبب عدم انضمام شما و دیگر عزیزان را هم خوب می شناسم.
شما عزیزان تصور می کنید برای جمع شدن زیر یک مجموعه می باید همه صد در صد مثل هم فکر کنند.
اما نظر من این است که بهترین راه باروری اندیشه و اجتهاد فکری اختلاف روشها و نظرات اشخاص است.
در کنار هم می توان پرده های ضخیم تعصب را برداشت و به عالم ادراک صحیح راه یافت.
اگر وقت تان کم است می توانید بهمان اندازه ی نوشتن کامنت حضور یابید!
به هرحال آزادی شخصی شما محترم است و الله تعالی همیشه یاور و هادی ما و شما.
اللهم انت السلام و منک السلام تبارکت یا ذا الجلال و الاکرام، لا اله الا الله وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد، و هو علی کل شی قدیر..
پاسخحذفسلام بر آصف معنای توحید
خیلی خیلی خوش اومدی آصف جان.
همیشه اینکه شما اولین نفری بودید که با اولین وبلاگ امة الله همراه بوده اید غبطه می خورم.
بله حق با شما بود، باید اسم این نوا و آوای توحیدی، همان "معنای توحید" میشد و باشد.
ان شا الله آدرس جیمیل درست می کنید و دوباره دبیر این بوستان و گلستان خواهید شد.
اللهم اعنا علی ذکرک و شکرک و حسن عبادک. آمین یا رب العالمین.
باید این دیوارها را شکست و بالاخره در یک جا جمع شویم ببینیم چرا برادران و خواهران عرب با آنهمه اختلافات نظر با هم جمع و تبادل فكرى دارند ولی ماها هرکدام به کلبه ی خود دلخوش و منتظریم هر روز صبح دم در کلبه آب پاشی شده مان کسی رد شود و به ما لبخندی زند!
پاسخحذف________________________________________________
بدینوسیله بنده اعلام می کنم که از این پس در وبلاگ نویسی با موضوعات توحیدی، از تکروی و تنهایی کنار گرفته و به جمع و جماعت معنای توحید ملحق می شوم و خود را ملزم می دانم که تمام تحقیقات و نوشته های توحیدی خودم را در این وبلاگ گذاشته و از وبلاگ شخصی خودم فقط در موضوعات دیگر استفاده نمایم.
بی شک در قرآن کریم هم فکری و کار گروهی یکی از موثرترین عوامل همبستگی و تلاش برای حفظ اندیشه و عقیده مشترک میان یک گروه هم تلاش برای حفظ یک مصلحت مشترک به شمار می رود.
برای حفظ وجود امة واحده، و رسیدن به نتایج مطلوب، تکامل گروه های متعدد فعال در عرصه های مختلف لازم است و چند صدایی و تکثر در جامعه از سرشت بشریت است که گاهی باید اختلاف نظرهای موجود در ابعاد مختلف نادیده گرفته شود و روی وجوه مشترکی که سود و منفعت همه یا اکثریت افراد جامعه و گروه های فعال را در بردارد، متمرکز شد.
پس پیش به سوی همبستگی بیشتر و مطلوب..
انی وجهت وجهی للذی فطر السماوات و الارض حنیفا مسما و ما انا من المشرکین. ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین لا شریک له و بذالک امرت و انا اول المسلمین..
اجرکم عندالله
پاسخحذفاللهم لا مانع لما اعطیت و لا مطعی لما منعت و لا ینفع ذالجدّ منک الجدّ..
پاسخحذف:)
پاسخحذفسلام بر مسیح گرامی
پاسخحذفآدرس وبسایت من www.touheed.com است.
با سلام به همه عزیزان
پاسخحذفمتاسفانه قادر به ایجاد جیمیل نیستم اگر پیشنهادی دیگری برای ورود به وبلاگ دارید لطفا در پیام خصوصی وبلاگ تعبد ارائه دهید !
در ضمن قالب وبلاگ بسیار سنگین است و برای مثل من که از اینترنت کم سرعت استفاده می کنم بسیار وقت گیر است که وارد وبلاگ شوم
متشکرم